تاریخ تعزیه وشبیه خوانی در ایران




تاریخ تعزیه وشبیه خوانی در ایران

مقدمه :


براساس تحقيقات وپژوهشهاي تاريخي تعزيه خواني وشبيه خواني ازعهد باستان درايران مرسوم بوده وايرانيان ازعهدكهن  با نمايش آيين هاي مذهبي زمينه وبستر شكل گيري تعزيه دردوره هاي بعد را مهياكرده اند مهمترين واصلي ترين آئين هاي باستاني «مصايب ميترا»و«سوگ سياوش»بوده است ايرانيان مهرپرست به هنگام برگزاري مناسك آييني خود واقعه «مصايب ميترا»رانيز به نمايش در مي آوردند .دراين نمايش چند تن از نقش آفرينان صورتكهايي برچهره خود مي زدند وروي سكويي كه پيروان آيين مهري براي نيايش هاي مذهبي ساخته بودند ،مي رفتند وهمراه نمايش، واقعه مصايب مهر رانشان مي دادند وهمچنين درسال مرگ سياوش ،مردم بخارا همراه آيين سوگواري سياوش شهادت اورا نمايش مي دادند .دراين نمايش ،شبيه سياوش را مي ساختند ودرعماري يا محملي مي گذاشتند.اين عماري يا محملی راكه چهارسويش بازبودروي دوش مي گرفتند و مويه كنان وسينه زنان در گذرگاه ها مي گرداندند.

ايرانيان شيعه نيز درساختن تعزيه وبه نمايش درآوردن واقعه هاي كربلا وحديث مصايب سيدالشهداء به سنت نمايشهاي آييني ايرانيان قديم وشيوه اجراي مناسك وآيينهاي آنان وپاره اي از عناصر اسطوره اي وحماسي سازنده نمايشهاي آييني نظر داشته اند .يكي از نويسندگان مصري معتقد است كه ايرانيان با پيش زمينه هنر تياتر كه درجامعه شان داشتند توانستند ازشهادت حضرت امام حسين(ع)واصحابش درامهاي مذهبي بيافريننددرصورتي كه عربها هيچگاه به این انديشه نيفتادندكه ازاين وقايع بهره بگيرند،زيرا درميانشان هنر نمايش ،سنت نبود.

اوج ونماد تعزيه درايران بربنياد وقايع كربلا يعني نبرداولياءبا اشقياوشهادت مظلومانه امام حسين (ع)دريك نمايش ماواگرفته وبه صورت تعزيه جلوه گر شده است گرچه درآغاز،بسياري ازفقيهان سنت گرا باشبيه وتشبيه وتعزيه خواني مخالفت ميكردند وبه لباس معصومان درآمدن ودرنقش آنان ظاهر شدن وشبيه درآوردنهاي مذهبي راگناه واهانت به ساحت مقدس ائمه اطهار (ع)مي دانستند. اين گروه روحاني معتقد بودند كه نبايد به قصد عزاداري براي سيدالشهداء واهل بيت (ع)وياران اووانجام دادن هركار ثواب يا منتخب به كاري نا شايست وحرام دست زد.

اما باتوجه به زمينه وپيشينه تعزيه درايران وعلاقه توده مردم ديندار ومتعصب كوچه وبازاردرجامعه ايران جا افتادوعلاقه توده مردم ديندارشيعه را به سوي خود كشانيد،روحانيون سنت گرابامشاهده شور هيجان مردم به حضوردر مجالس تعزيه خواني،دريافت تاثير شديد نمايش مصايب ائمه برعامه مردم ونزديك كردن بيش از پيش مردم به مذهب ودستگاه مذهبي ،دست از مخالفت كشيدند ورفته رفته به پذيرش تعزيه تن دردادند وتعزيه خواني رابارعايت شرايطي مجاز وشرعی دانستندبنابراين تعزيه خواني درپي مراسم دسته گردانيهاي مذهبي دردهه اول محرم ودهه آخرصفر پديد آمدوبااين مراسم آميخت وهمراه شدوتعزيه خوانان كه گروهي ازعامه مردم بودند ،داستان مصايب وآلام شخصيتهاي مذهبي وحماسه هاي قهرماني شهيدان كربلا را كه پيش ازآن در مقتل نامه ها وسوكچامه ها روايت شده بود واززبان مرثيه گويان وروضه خوانان ومداحان نقل مي شد ،همچون نقالان بااستفاده ازهنربيان وتقليد به نمايش درآوردند.ازاين زمان كه احتمالاًاواخر دوره صفوي بايدباشد،تعزيه خواني همچون نمايش آييني-مذهبي،درعرصه هنرايران آشكارگرديدوتحول تعزيه ازحوزه بسته خود هرگزازدين ومذهب دور نساخت وارتباط آنرا باروحيه واعتقادات فرهنگي –مذهبي مردم حفظ كرد وحفظ اين ارتباط به تعزيه كمك كردتاجايگاه ومقامش راهمواره درجامعه سنتي –مذهبي ايران نگه دارد.       از  اين رو ،تعزيه در جامعه ايران پيوسته جداازتئاتر،به معني امروزي اش،مطرح بوده است.

پيدايش وزمينه تاريخي تعزيه درايران

براساس مطالعات وتحقيقات پژوهشگران ونويسندگان ايراني وغير ايراني تاريخ پيدايش تعزيه درايران را عده اي مربوط به اواسط يا اواخر دوره صفويان وبعضي به دوره زنديان وگروهي به اوايل عهد قاجار مي دانستند حتي بعضي از نويسندگان وتاريخ نگاران مراسم سوگواري ودسته گردانيهاي دوره ديلميان راكه گويا گهگاه با شبيه هاي صامتي نيز همراه دسته هاي عزاداربوده است،آغاز تعزيه پنداشته اند.

اما مشهورترين فرض ونظريه ها درباره پيدايي تعزيه درايران اينست كه تعزيه شكل متحول وتكامل يافته مردم وآيين هاي سوگواري مذهبي است كه از قرنهاي اول،دوم،بويژه قرن چهارم (دوره آل بويه)در ايران رايج بوده است. همچنين احتمال    داده مي شود كه زمينه نمايش اين مراسم ازبرخي  آداب وشعائرونمايش وارهاي جمعي ايران قبل از اسلام ،مانند سوك سياوش وکين ايرج وامثال آنهاريشه ومايه گرفته باشد.

ظاهراًاين مراسم وتظاهرات مذهبي با رسميت يافتن مذهب شيعه دردوره صفويان ،شكل وهيئت منظم وسامان يافته اي پيدا كرد وبه تدريج باپديده ها وعناصر فرهنگي ، شبيه گرداني وامثال آنها درآميخت وسرانجام دراواخر دوره صفويان به صورت كنوني درآمد.

تعريف تعزيه درلغت: تعزيه درلغت به معناي سوگواري وبرپاشدن مراسم عزاداري به يادبوددرگذشتگان است. تعزيه دراصل ودرزبان عرب به معناي تسلادادن به مصيبت ديدگان وپرسش از خويشاوندان مرده ودعوت آنان به صبر وشكيبايي است وتقريباًمعادل و هم معنا باكلمه «تسليت»است تعزيه ياتعزيت ازلحاظ دستوري مصدرفعل متعدي (ازباب تفعله وتفعيل)ازماده «عزا»ست و«غزا»مصدر لازم آن وبه معناي صبر وشكيبايي وآرامش يافتن است .هردوكلمه عزاوتعزيه ازنظردستوري ومعنايي مانند بسياري ديگر ازكلمات عربي فارسي شده تحول يافته اند .كلمه تعزيه كه مصدر فعل متعدي بود ،به دو صورت متعدي ولازم يعني تسليت گفتن وسوگواري هردوبكاررفت .

تعريف تعزيه دراصطلاح :تعزيه دراصطلاح به نوعي نمايش آييني ومذهبي براساس واقعه كربلا وشهادت امامان معصوم (ع)ووقايع ديگر مذهبي وقصه ها وداستانهاي تاريخي واساطيري وعاميانه اطلاق مي شود.بعداها نويسندگان كلمه مفرد«شبيه»راهم به مجلس تعزيه وهم به تعزيه خوان اطلاق كردند .همچنين برخي ازفضلا وعلماي مذهبي باتوجه به نمايشي بودن تعزيه وصحنه آرايي آن،اصطلاح «تعبيه»رانيز به كار بردند وبه اصطلاحهاي تشبيه وشبيه افزودند. 

بنابراين چون عامه مردم تعزيه رافتوا در مفهوم وماهيت آيينی ومذهبي اش مي شناختند اصطلاح تعزيه درميان مردم همچنان باقي ماند .بيشترايران شناسان وپژوهشگران غربي نيز كه دراين زمينه مطالعه وتحقيق كرده اند همين اصطلاح تعزيه رابه كاربرده اند.

تعزيه ازنظرشكلي: تعزيه ازنظرلغوي همانطور كه بيان شدبه معني همدردي ،سوگواري وتسليت است ولي به عنوان شكلي از نمايش ريشه در اجتماعات ومراسم يادكرد شهادت امام حسين(ع)درايام محرم دارد. ودرطول تكامل خود بازنمايي محاصره وكشتارصحراي كربلا محور اصلي آن بوده وهيچگاه ماهيت مذهبي اش راازدست نداده است .ازآنجاكه شيعيان نداي حق طلبانه امام حسين (ع)رانداي راستي وپاكدامني وحرمت انساني ومقدس مي دانند اجراي مراسم محرم رانيز نوعي تلاش به سوي همان اهداف مقدس مي دانند .بعدها نيز بااين اعتقاد كه مشاركت در نمايشهاي تعزيه ،خواه دررديف بازيگران ،خواه تماشاگران ،آنان را از شفاعت امام حسين(ع)درروز قيامت بهره مند خواهد ساخت به رونق اين مقوله همت گماشتند.

روندتكوين وتحول تعزيه درايران

1-دسته هاي عزاداري: درابتدا دسته ها وجماعت عزاداردركوچه هاوبازارها راه مي افتادند وباسينه زدن ونوحه خواندن ونواختن سنج وبرخي ازسازهاي ساده موسيقي وحمل علم وعلامت وامثال آن ونيز همسويي وهماوازي درخواندن نوحه ،فاجعه كربلا رايادآوري مي كردند.

برگزاري اينگونه مراسم وتظاهرات مذهبي ،چنان كه مي دانيم از دوران بوئيان وحتي پيش ازآن درايران معمول شده بود،ليكن دردوره صفويان صورت منظم تري پيدا كردوباآداب ورسوم وتشريفات بيشتر وباشكوه تري برگزاري مي شد.اين دسته ها پس از مدتي راه پيمايي وقتي به چهارسوها وميدانهامي رسيدند ،لحظاتي مي ايستادند ونوحه خوان هردسته به جاي خواندن اشعار ضربي ونيم ضربي (خواندن اشعارسينه زني )،چنان كه امروزه نيز معمول است ،مرثيه وقطعه شعري مي خواند.اشعارمرثيه گاهي به زبان اول شخص وبيان مستقيم بودوگاه به زبان نقل وروايات وغير مستقيم .سرانجام دسته ها وسوگواران به صحن مسجد ياامامزاده وياتكيه وميداني مي رفتند ودرآنجا به روضه خواني وذكرمصيبت مي پرداختند.

2-كاربردبراسباب نمايشي دردسته ها:

اسباب ووسايلي چون كجاوه ،عماري،صندوق ،تابوت ،نخل وچيزهاي ديگر بعدها به دسته هاي عزاداري اضافه شد.اين اسباب نشانه ونماد حركت كاروان امام به كربلا ووقايع بعداز شهادت حضرت ،همچنين نشان دهنده همدلي وهمنوايي عزاداران درسرنوشت امام بود.

اين دسته ها بعضي پياده وبرخي سواره حركت مي كردند.چندكودك ونوجوان ،وگاهي مرداني بصورت زنان ،سير اهل بيت (ع)،برشتر ها سوارمي شوند ودرفواصل زماني معين اشعاري مي خواندند .اين شعرها بيشتر به شيوه زبان حال وبيان مستقيم بود.دراين دسته تابوتها ونعشهايي كه بيشتر آنها مصنوعي بودند ،آنها راازبالش وقطيفه وچلواروچكمه وسرمومي يا چوبي وامثال آن مي ساختند حمل مي شد.روي نعشها وتابوتها عامه سبزرنگ خون آلود،ياچند كبوترسفيد قرارمي دادند اسبهايي راكه مظهر ذوالجناح (اسب امام حسين(ع))واسب حضرت عباس وعلي اكبر ...بودند .باتيره پوشهاي خون آلود مي آراستند وروي تير پوشهاوگردن اسبها شمشيروسپر وزره وروي گردن آن شال سبز باريك وبرپيشاني  آينه وامثال آن مي بستند .رفته رفته ،علاوه برشبيه هاي كودكان وزنان كه نشان دهنده ويادآور كلي واقعه وحوادث بعدازشهادت بودندازجنگجويان ومبارزان وساير شهيدان(به جز خود امام)نيز شبيه هايي مي ساختند.اين شبيه ها در آغازمرداني بودند كه با چهره هاي غرقه به خون براسبهاي خاك آلود سوار مي شدند ودركنار دسته ها حركت مي كردند،امابعدها حركات نمايشي خود راگاه سواره گاهي پياده درميدان وروي سكوها انجام مي دادند

3-شبيه سازي دردسته ها:

ساختن شبيه ازشهيدان كربلاوگاهي مخالفان دشمنان اهل بيت(ع)وتجسم وقايع به تدريج هم متنوع ترشدوهم وضع وحالت جاندارترومحسوس تري پيدا كرد.مثلاًعلاوه برساختن نعش در مي آوردند ودرتابوتها مي خوابيدند.اين تابوتهاراگروهي ازمردم با ارابه ها حمل مي كردند.دربرخي از شهرها ي ايران،كساني كه شبيه نعش شده بودند،درارابه ها يي دراز مي كشيدندوروي آنها شن سرخ رنگ    مي ريختند ،بطوري كه فقط سرشان اززيرشن پيدا بود وبدين سان هم واقعه شهادت وهم صحنه واقعه دشت كربلارابه نمايش مي گذاشتند.رفته رفته ،علاوه برساختن شيبه ازشهيدان كربلا ،ازاشقياودشمنان امام نيز كم وبيش شبيه هايي مي ساختند .

شكل اوليه تعزيه خواني درایران:
دراواخر دوره صفويان ،علاوه براجراي مراسم دسته گرداني ونوحه خواني واعمال وحركات نمايشي ونيمه نمايشي ومكالمات كوتاه وناپيوسته افراد شبيه كه در نه روز به تفاريق صورت مي گرفت ،خلاصه اي از تظاهرات نمايشي رادرروزعاشورابه گونه اي تركيبي وجامع درميدان يا صحن امامزاده برگزار مي كردند.بدين ترتيب كه نخست روضه خوانيهايي ازروي كتاب روضه الشهداء روضه مي خواندندوعزاداران رابراي تماشاي تعزيه آماده مي كردند سپس شبيه خواني آغاز مي شد چنين بود كه تعزيه هاي ثابت ومجلس وميداني پديد آمد .دربرخي ازشهرهاي ايران نيز همان مراسم پيشين ،يعني حركت  دسته ها و نمايش واره ها ،بااندك تحولي به صورت تعزيه به مفهوم امروزي آن دردوره صفويان پديد آمده ودردوره افشاريان وآغاز عهدزنديان رشد وتحول يافته وكم بيش رايج شده است .

خصوصيات تعزيه خوانيهاي اوليه :

1-نخستين تعزيه هاي محرم فقط دريك يا دوروز(عاشوراويااحتمالاًتاسوعا وعاشورا)خوانده مي شده اند نه در سراسر دهه محرم .از دوره زنديان به تدريج براي هريك ازده روز محرم يك مجلس تعزيه ساخته شد.

2-موضوع نخستين تعزيه هاي روز عاشورا ،خلاصه وقايع كربلاوشهادت امام وساير شهيدان است واسارت اهل بيت(ع)تارفتن به شام وبارگاه يزيد بود ولي نخستين وقديمي ترین تعزيه ،تعزيه شهادت امام حسین (ع)نبود: بلكه مجلس هفتادودوتن بوده است.

تعزيه شهادت امام حسین (ع)به صورتي مستقل ومفصل بعدها ساخته شد.

3-درتعزيه هاي قديم ،اشقيا وشبيه هاي مخالفان يا اصلاًنقشي نداشتند يا نقششان بسيار اندك ومحدود بودشايدبه دليل اينكه تماشاگران مومن ومتعصب وساده دل ،شبيه شهر واشقيارااذيت وآزار مي كردندوگهگاه مردم با شهر خوانان رفتاري نا خوشايند داشتند.

4- حركت وعمل درتعزيه هاي نخستين بسيار اندك ومحدود بود وتعزيه بيشتر برآواز وكلام تكيه داشت ودرواقع چيزي همانند اپراهاي مذهبي بود.

5-تعزيه وتعزيه خواني ظاهراًدرهمه شهرها وروستاهاي ايران دريك زمان وبريك منوال رواج نيافت واز نظر كيفيت وشيوه ارائه واجرا نيز ،يكسان نبود .درمعدودي از شهرها وروستاهاي ايران تعزيه به شكل خاصي ونسبتاًقديمي آن كه اكنون به تعزيه هاي سيار ودوره اي معروف است ،باقي ماند ودربسياري ديگر ازشهرهاشكل ثابت  يعني تعزيه هاي ميداني ومجلس باب شد.

صورتهاي ادبي ونمايشي تعزيه

تعزيه به دوشكل هنركلامي نوشتاري وگفتاري در جامعه وفرهنگ ايران حضور يافته است شكل كلامي –نوشتاري تعزيه به صورت مكتوب مي باشد وشكل كلامي وگفتاري آن تعزيه خواني است كه به صورت بيان واقعه هاي تعزيه نامه ها به شيوه نقالي ونمايش صحنه هاي واقعه هاست.

ويژگيهاي تعزيه درايران

1- زمينه ديني ومذهبي : ادبيات تعزيه برگرفته ازادبيات ديني درباره تاريخ زندگي پيامبران بويژه تاريخ واقعه كربلا براساس مقتلنامه ها ،سوكچامه ها ،روايات هاي كتبي وشفاهي مي باشد به عبارتي درونمايه اكثر آنها ديني است وانديشه وباورهاي مذهبي به نحوي درساخت  وپرداخت آنها بكار رفته است.

2- زمينه تاريخي: تعزيه هاي اصلي بيشتر به واقعه هاي تاريخي مذهبي اشاره دارند كه مستقيماً يابه طور غيرمستقيم باسرگذشت انبياءوامامان معصوم (ع)وشرح جنگهاوشهادتها ورويدادهاي مذهبي ،به خصوص واقعه عاشورادرتاريخ شيعه وابسته است.واقعه روزعاشورا دركربلا وكشتار فجيعانه امام حسين (ع)،كاروانسالارها آزادي وياران او به صورت يك واقعه قديمي درتاريخ مذهب شيعه آشكار گرديد ونسل اندر نسل به تقرير وتصويروتشبيه درآمدوتعزيه خوانان همچون مناقب خوانان ،روضه خوانان ونوحه سرايان آنچه براهل نبوت گذشته براي مردم بازگو مي كنند وتاريخ مذهب رازنده ومستمر نگه مي دارند.

3- مجلاي نمونه هاي مثالي عامه: موضوع هر تعزيه وشخصيت هاي مذهبي آنهابراي عامه مردم شناخته شده اند.هريك ازشخصيتها چه ازگروه اولياءوچه ازگروه اشقيا،پايگاه ومنزلت ويژه اي با بارارزشي مثبت ومنفي درذهنيت مردم دارد.تعزيه خوانان مي كوشند تانقش نيك وخليق يا زشت وپليد شخصيتهاي اولياءواشقيا را براساس نمونه هاي ذهني عامه مردم نشان دهند.وبا كلام وعمل خود هرچه شايسته تر جوهر خصايل قد سيانه ومعصومانه قهرمانان ديني وخصلتهاي اهريمني وپليد دشمنان اين قهرمانان راآشكار نمايند.

4- اسطوره پردازي براساس نمونه هاي ازلي: اساسا‌ً مردم علاقه دارندبراي رويدادها ي تاريخي معنا وتوجهي فراترازتاريخ بيابند به همين دليل هم درتاريخ جوامع مشاهده مي كنيم ،قهرمانان مذهبي وتاريخي خودرابارفتار وويژگيهاي پهلوانان نمونه ازلي واساطيري فرهنگ خود جلوه گري مي سازند وبدين سان تاريخ راتوجيه مي كنندوبه زندگي ومصايب قهرمانان تاريخي مذهب خود مفاهيم ازلي ومعنوي مي بخشند.هرسال باتكرار وقايع كربلادرتعزيه خوانيهاي دهه هاي محرم وصفر،عامه مردم ازمرززمان ومكان میگذرند وبه گذشته وزمان آغازين رويدادها بازمي گردندبدين گونه هرسال تعزيه خوانان بانمايش رستاخيز ومرگ دوباره شهيدان دين اسطوره شهادت راماوراي تاريخ تكرار مي كنند «كل يوماًعاشورا وكل ارض كربلا».

5-درتعزيه سه ركن كلام ،موسيقي حركت ، اهميت بسياردارندكاربردزبان شعروموسيقي دربيان داستان وهماهنگي بيان شعر وموسيقي با حركت نمايشي در تعزيه برجسته ترين نقش ووظيفه راايفا مي كند.كلام درتعزيه وزن دارد آهنگين ومنظوم است.زبان منظومه هاي تعزيه ،زباني زنده وسالم ورسا وگويا ونزديك به زبان رايج عامه مردم كوچه بازار است.تعزيه سازان وتعزيه نامه نويسان باآميزش دوزبان اديبانه فارسي وزبان ساده عامه مردم وبه كارگيري واژه ها واصطلاحهاي وكنايه هاي رايج ميان مردم توانسته اند انديشه ها ومفاهيمي راكه درفرهنگ مذهب شهادت وجود داشت به شكل روشن وفهم پذير وگيرابيان كنند.تعزيه بازبان وبياني روايت مي شود كه همه مردم به ميزان خود ومعرفتي كه دارند ازآن درك معنا مي كنند وهيچ رازورمزي از تعزيه خواني براي مردم كوچه وبازار پوشيده نمي ماند.

بطوركلي ،تعزيه خوان خوب وشايسته كسي بود كه مي توانست در نقشهاي مظلوم خوان يا شقي خوان احساس عاطفي مردم رادرابزار مهر وشفقت وهمدردي باامامان وخشم وغضب ونفرت به اشقيابرانگيزاند وآنان را مسحور نقش خود كند.

6-«تراژيك»يا حزن اتگيز بودن: تعزيه ها ،به خصوص تعزيه هاي اصلي يا به اصطلاح واقعه ها كه موضوع آنها شرح مصايب قهرمانان حماسه ساز كربلا وبيان واقعه شهادت است ،زمينه تراژيك يا حزن انگيز دارند ومي توان آنها رااز آثار برجسته تراژيكي درادبيات نمايشي جهان به شمارآورد.

7-آميختگي با مجموعه اي ازنشانه هاي نمادي ورمزي: دركلام ،موسيقي،حركات لباسها،كلامها،زيورهاوسلاحهاي تعزيه رمز ورازهايي نهفته است كه فهم ودريافت اين رمز ورازها نياز به آگاهي از فرهنگ نشانه پردازي درتعزيه دارد.

پيمودن راه كوتاه ودراز ،سفرهاي طولاني ،طي الارض،گذرززمان ،جايها ،تاخت وتازها سواره وپياده رفتن ها ؛ضربه زدنها با شمشير وگرز،كشت وكشتار ها،اندوه وشادي ،خشم ومهر ،حيرت وسرگشتيگيها ،بيابان خشك وبي آب وگياه ،دشت سبز،آب ورودخانه،زخمها،كشتگان بي سرودست ،سرهاي بريده ،اسبهاي سوار كشته،اسبهاي تير خورده ،بدنهاي تير خورده ،ومرگ ازجمله پديده ها وچيزهايي خاصي وبه صورت نماد ورمز وتمثيل نموده مي شوند.

8-پيوند بازمان آيينهاي سوكواري شهيدان: برپايي تعزيه خواني دوره وزمان خاص ومعيني درسال دارد ده روز اول محرم وده روز آخر ماه صفر هرسال فصل ويژه تعزيه خوانيهاي سنتي است.اين دودهه زماني است كه درآن واقعه هاي تالم انگيز شهادت امام حسن مجتبي (ع)(28 صفرسال50 هجري)ورحلت رسول اكرم (ص)(28صفرسال 11 هجري قمري)رخ داده است.همچنين اربعين حسيني نيز به بيستم ماه صفر افتاده است.ازاين رو اين دودهه براي عموم شيعيان جهان دوره ياد آوري شهيدان ورفتگان وزبان سوگواري به شمار مي رود.

برپايي مجالس تعزيه خواني دركنار مراسم دسته گرداني درماههاي محرم وصفر حال وهواي سنگين غم وماتم رادرفضاي حزن انگيز تكيه ها وحسينيه ها تشديدوتقويت مي كند.

مردم درتمام اين ايام دراندوه از دست رفتن رهبر نهضت سرخ عاشورا وتاسوعا است وبافضاي اندوهباراين ايام همسويي دارد وبرتابنده وقايع مربوط به اين روزهاي تاريخي است.

نقش كاركرد تعزيه خواني درايران : تعزيه خواني نقش برجسته اي درفرهنگ وادب وهنر عامه وروال جمعي مردم جامعه هاي سنتي –مذهبي گذشته وكنوني داشته است.افزون برنقش آن درآموزش وزنده وپويانگهداشتن وقايع تاريخي-مذهبي درذهنيت جامعه وتحول ورشد هنرعامه شمايل نگاري مذهبي ،كاركردهاي مهم ديگري نيز داشته كه به آنهابطور خلاصه وفشرده اشاره مي شود.

1-انگاره سازي براي شيوه رفتار عامه : يكي ازاهداف تعزيه برانگيختن احساس ديني عامه مردم وواداشتن آنان به تقليد وتكرار شيوه رفتارامام ويارانش درواقعه كربلا بطوريكه به تصوير درآوردن وقايع كربلا براحساسات عامه مردم تاثير عميق ومستقيم داشته ومردم رادرحفظ ارزشهاي معنوي ورخدادهاي كربلا برمي انگيخته ودينداري واز خودگذشتگي شهيدان حماسه آفرين تاريخ تشيع همچون انگاره ونمونه برتر رفتاردرذهن وخاطر آنان زنده وپايدارنگه داشته است.

2-انگيزش شورقدسيانه: نمايش فاجعه جان گدازي كربلا كه درآن «رويه خشن وبي رحم طبيعت جاهلي باتمام مظاهر خود جلوه كرد»ودرطول چندساعت ازروز عاشورا هفتادودوتن ازمردان حق كشته شدند چنان حزن انگيز ودردآوراست كه درژرفاي دل واحساس هربيننده شوروغوغايي  به پا مي كند .كمتركسي است كه روايت مصايب وآلام شهيدان واهل بيت خاندان پيغمبروبيت وستم اشقيارادرتعزيه بشنودوببيند وازشدت اندوه ماتم شهيدان به هيجان نيايد وبه گريه ومويه ننشيند.

3-ايجاد وهم وخيال: ويژگيهاي نمايشي يا «درامي»تعزيه كربلا ونيروي وهم انگيزي وتاثير گذاري آن روي احساس مردم چنان قوي بود كه در تعزيه خوانيهاي معتبر قديم ،وقتي كه تعزيه خوانان آگاه وورزيده تعزيه مي خواندند ،مي توانستند درذهن تماشاچيان مومن ومعتقد ايجاد ايهام كنند وبرآنان چنان تاثير بگذارند كه از خود وارهند وبي خود شوند.

4-تطهير روح وتزكيه نفس : همه دست اندركاران تعزيه خواني ازتعزيه گرداني وتعزيه خوان وبانيان تعزيه گرفته تا خادمان وتماشاچيان مجالس تعزيه شركت درسوك سالار شهيدان وذكر مصيبت افشاندن اشك درماتم شهادت اووآلام اهل بيتش راتلاشي درپالددن گرد معصيت ازچهره جان وسبك كردن بارگناه وتزكيه نفس وذخيره كردن اجرمعنوي  وثواب اخروي مي پنداشتند مردم باحضور درمجالس تعزيه خواني وموييدن وگريستن درسوك امام حسين(ع)وشهيدان كربلا وناليدن درغم به اسيري بردن اهل بيت امام (ع)پيوندخود رابامذهب پدران ونياكانشان استوار مي كردند وازثواب ذكر مصيبت وگريه درعزاي حسين توشه اي معنوي براي سفر آخرت خود فراهم مي آوردند.

5-گشودن باب توسل جويي ومراد خواهي: مردم بااهداي نيروي كارخود وعرضه خدمت رايگان وپرداخت اعانه ونذريانه درمجالس تعزيه خواني زمينه اي آرماني براي توسل به نيروهاي مقدس ديني فراهم مي كردندازاين طريق بانيروهاي قدسي پيروي ازجهان مادي رابطه اي روحاني برقرارمي كردند وازآنها درفايق آمدن برتكنيكها وناكاميها وبرآورده شدن حاجات وشفاي بيماريها استعانت مي جستند.

6-تقويت واستدلاي بينش شهادت: تعزيه باروايت شهادت امام حسين(ع)وبازنماياندن پايگاه والاي شهادت بينش شيعيان رادرباره پديده شهادت استعلا مي بخشيدوروحيه شهادت طلبي  مرگ باافتخار رادرآنان زنده وپايدار نگاه مي داشت.

7-تسكين آلام : نمايش واقعه كربلا وتقليد وتكرار شهادت ومصايب انبياء واولياء درمحرم وصفر هرسال اثري آرام بخش براحساس شيعيان مي گذاشت مردم با مشاهده دردورانهاي امام وشهيدانشان دركربلا احساس يأس ونااميدي راازخود دور ميكردند ودرد ورنجهاي زندگي خودراخرد وتحمل پذير مي يافتند.

8-تحكيم همبستگي و وحدت : نمايش واقعه هاي شهادت درتعزيه خوانيها ،نيروي ستيزندگي ودليري واستقبال ازمرگ وشهادت درراه عقيده ومذهب را درجامعه سنتي ديني تحكيم مي بخشد به عبارتي هدف اصلي ومهم تعزيه تقويت وتحكيم احساس جمعيت يااحساس وحدت ميان مومنان است.

9-حفظ واستمرار موسيقي سنتي: موسيقي آوازي ياگفتاري از اصلي ترين ركنهاي تعزيه خواني به شمار مي رفت .هريك از تعزيه خوانان بنابرنقشي كه درتعزيه مي گرفتند ،اشعار وگفتار خودراباآواز،ودرنغمه ها وسايه هاي شان دودرخور آن نقش مي خواندند.

روند كلي تعزيه درتهران: درسده هاي نخستين هجري كه رسم وآيين تعزيه داري وگريستن بر شهيدان دين آشكار ونهان ،درايران به خصوص درمناطق شيعه نشين وشهرهايي چون قم وكاشان وطبرستان،كم وبيش رايج شد .شيعيان ري نيز درعاشوراي هر سال عزاداري براي امام حسين (ع)رابرگزار مي كردند. درميان شهرهاي ايران ري به سبب ارتباطش با واقعه تاريخي ها ومقتلها آمده است كه عبيدالله ابن زياد والي كوفه ،پيش ازآن كه عمرابن سعد را به فرماندهي سپاه كوفه برگزيده ،اورا به حكومت ري ،وبه قولي ري وطبرستان منصوب كرده بود .

اما چون خبرحركت امام حسين (ع)ازمكه به كوفه به ابن زيادرسيد وي ابن سعدراپيش ازرفتنش به ري ،براي مقابله به فرماندهي سپاه كوفه برگماشت وحكومت ري رامشروط به آن كرد كه او ابتدا به كربلا برود وامام رااز آمدن به كوفه بازداردابن سعد باكمي ترديد اين ماموريت را پذيرفت وپيش ازانجام دادن وشهادت امام ،همان گونه كه امام به اوگفته بود،به مقصودتش،يعني حكومت ري ،نرسيد ازاين رو نام ري ،همچون كربلا وكوفه ومدينه دوسوكنامه ها ومقتلها ،به خصوص در تعزيه نامه ها فراوان به كار رفته است.

سوكواري برشهيدان كربلا وياد كرد فاجعه عاشورا به صورت آشكارهمراه باآداب ورسوم وشعائرخاص دردوران فرمانروايي بوئيان ،دربرخي ازكشورهاي اسلامي ،به خصوص درايران ،رسميت يافت .معزالدوله ديلمي درسال352هجري قمري دستوردادمردم علي رغم نظر خليفه بغداد درروز عاشوراجامه سياه بپوشند بازارها راببندند ودسته هاي عزاداري ونوحه خواني برپا كنند اين مراسم هر ساله دربغداد دردوران بوئيان همچنان برقراربودنظير اين مراسم واحتمالاًبسي باشكوه تردر زمان حكومت آل بويه (335-420)درري وروستاهاي اطراف آن برگزار مي شد .

شيعيان ري وروستاهاي آن ازقرن چهارم به بعد (جز دردوره تسلط غزنويان وحمله مغول )دربرگزاري مراسم عاشورا وعزاداري براي سالارشهيدان شوروشوق فراواني نشان مي داده اند.

دردوران آبادي ري،ظاهراًتهران بيش ازروستاهاي ديگر ري محل سكونت شيعيان بوده است صندوق بقعه امامزاده زيدوامام زاده يحيي وسيد اسماعيل كه همه مربوط به قرن 9هجري است ،قرائتي درتاييد اين نظر است پس ازحمله مغول وخرابي ري بسياري ازمردم ري به تهران كوچيدند واز آن پس تهران جاي ري راگرفت .دردوران صفويان هرگاه شاه تهماسب اول صفوي (930-984هجري قمري)براي زيارت مشهد مقدس يا امامزاده عبدالعظيم وامام زاده حمزه «كه اوراجد خودمي دانست»ازقزوين بيرون مي آمد،مدتي درتهران توقف مي كرد ودرآن به شكار ونخجير مي پرداخت.درسال961 به دستور او خندقي گرداگرد تهران كندند وبرج وباروي دورآن ساختند.طول اين بارو شش هزارگام بود وچهار دروازه داشت.به گفته برخي ازآگاهان ،ظاهراًتكيه «حمام خانم »درمحله چاله ميدان وتكيه «افشارها»درمحله سنگلخ از بناهاي دوره ي شاه تهماسب صفوي بوده است.

اگر چه مراسم عزاداري ايام محرم وشبيه خواني هاي آغازين درآن روزگاربيشتردر ميدان ها وكاروانسراها ومحوطه امام زاده هاوبقاع صفويان ودرويشان برگزار مي شد اما دست كم وجوديك يا دو تكيه خاص براي تعزيه داري واحتمالاًشبيه خواني ها ابتداي قرينه ونشانه اي است بررواج اين گونه مراسم درتهران كوچك آن روز .چون دوران زنديان ،چنان كه گفته شد ،تعزيه خواني درمناطق مختلف ايران كم وبيش رايج بوده است بنا براين مي توان احتمال داددر تهران هم كه پيشينه درازي دربرگزاري مراسم عزاداري ايام محرم داشته شبيه خواني نيز معمول بوده است.

تعزيه خواني دردوره قاجار: آقا محمد خان قاجار درسال 1200هجري قمري تهران رابه پايتختي برگزيد ودروسعت .آباداني آن كوشيد .درطول سلطنت او وجانشينش فتح علي شاه كه بيش ازنيم قرن به درازا كشيد ،ونيز دردوره ده ساله پادشاهي محمد شاه ،تعزيه درسراسر ايران درحال گسترش ورشد وتحول بود. پيداست درتهران نيز كه با عنوان دارالخلافه انتخاب شده بود اين نمايش آييني _مذهبي واعتبار خاصي داشته است .انتقال مركز حكومت ازشيراز به تهران سبب شد كه اين شهر بيش از شهرهاي ديگر توجه ناظران داخلي وسياحان خارجي را به خود جلب كند ازقرائن چنين پيداست كه بسياري ازتعزيه خوانان وهنرمندان شهرهاي ديگر ازاوايل دوره قاجار رهسپار تهران شدند ودر تكاياي اين شهر به تعزيه خواني پرداختند.

دردوره قاجار علاوه برگسترش وعموميت تعزيه درميان عامه مردم واصناف چنددگرگوني يا تحول در تعزيه وتعزيه خواني روي داد.

1-تحول كمي: نخستين تحول كه تقريباًاززمان فتح علي شاه آغاز شد،افزايش شمار مجالس تعزيه بود.

تعداد تعزيه ها كه در دوره زنديان بيش از10 تا 12مجلس نبود به 40 تا50 مجلس رسيدهمچنين ازاواخر سلطنت فتح علي شاه ،وزمان محمد شاه ،علاوه بر وقايع كربلا ومصائب مربوط به خاندان پيامبر،ازداستانها ووقايع ديگر مذهبي وتاريخي نيز تعزيه هايي ساخته شد. اين تعزيه هاي فرعي يا «گوشه ها »كه غالباً درمقدمه يا درضمن تعزيه هاي اصلي ومستقل درآمدند.

2-تحول كيفي: تحول كيفي تعزيه كه دردوره ناصرالدين شاه روي داد وكم وبيش تا اوايل مشروطه نيز ادامه يافت،درتعزيه هاي قديم ،جريان وقايع بيشتر برگفتار وكلام تكيه داشت ،وحركت وعمل محدود بود.همچنين درقديم ،اشقيا ومخالف خوانان ،نقش وتاثير اندكي درتعزيه داشتند.ليكن ازدوره ناصري به بعد ،مكالمه ها درتعزيه كوتاه تر وحركت وعمل بيشترشد.اشقيا ومخالفان نيز،به خصوص درتعزيه هاي شهادت وحماسي ،مقام وموقع نمايشي بيشتر وبهتري يافتند.اين امر،يعني تقابل وتوازي نسبي نقش دو نيروي متضاد،ياخوب وبد تعزيه سبب شد كه بر جنبه هاي درامي ونمايشي تعزيه افزوده  شود وتعزيه تااندازه اي از حالت ساده وتراژيك محض بيرون آيد.

3-تحول اجتماعي: تحول ديگري كه درتعزيه خوانيها روي داد،گرايش وعلاقه اعيان واشراف وشاه ودرباريان به تعزيه بود.درواقع ،تعزيه همانند مذهب شيعه ،نخست درميان عامه مردم واصناف خرده پارشد وگسترش يافت ،سپس درميان طبقات بالاي جامعه راه يافت.حكومت ودربار وبالتبع واشرف ،نه تنها ازتعزيه خوانيهاي عمومي تشويق وحمايت كردند،بلكه خود نيز به برگزاري اين مراسم پرداختند وتكايا ومحلها ي معين وحتي خانه هاي شخصي خودرابه اين كار اختصاص دادند.توجه وعلاقه شاه ودربار واعيان واشراف به تعزيه خواني علل متعددي داشت كه مهم ترين آنها عبارتند از:

الف)گسترش ورواج تعزيه درميان عامه مردم ودلبستگي شديد آنان به اين نمايش آييني ومذهبي،دست آويزمناسبي بود براي شاه واعيان واشراف.اين گروه با نشان دادن علاقه به تعزيه خواني ومشاركت دراين نوع عزاداريها مي خواستند هم توجه ،احترام وعلاقه مردم رابه خود معطوف دارند وهم مقام وموقع سياسي واجتماعي خود رادرجامعه تثبيت كنند.

ب)دسته گرداني وتظاهرات مذهبي درايام عاشورا ازدوران بوئيان هموار نشانه نيرو وقدرت شيعيان دربرابر سني یان ،وبعدها دربرابر جامعه عثماني به شمار مي آمده است.ازاين رو حكام وپادشاهان شيعه غالباً ازاين مراسم براي مقاصد سياسي خود استفاده مي كرده اند .دردوره قاجار ،علاوه بردولت

عثماني كه يك رقيب مذهبي –سياسي براي ايران بود ،دولتهاي اروپايي نيز باسلاح نوين علم وفرهنگ وهنر به قصد استعمار شرق وتفرقه افكني درميان مسلمانان پا به ميدان نهاده بودند.ازاين رو ،نمايش تعزيه كه ظاهراًدرديگركشورهاي اسلامي معمول نبود وسابقه نداشت ،مي توانست براي نشان دادن مظاهرهنري وفرهنگي خاص شيعه وحكومت ملي ومذهبي دارالخلافه تهران درنظر وافكار خارجيان نقش وتاثير داشته باشد ونظر مسيحيان راكه از قرنها پيش با نمايش به صورت غربي آن آشنا بودند ،به خود معطوف كندازاين رو سياحان ومسافران اروپايي در گزارشهاي خود تعزيه رااز جمله بهترين مشهودات خودذكر كرده اند برهمين اساس نيز شاهان قاجار واعيان واشراف گهگاه ازنمايندگان وسفيران اروپايي دعوت مي كردند كه براي تماشاي تعزيه داشت ،درتجمل وتزئينات وتشريفات تعزيه خواني در تكيه دولت ونشان دادن آن به اروپاييان تاكيد واصرارمي ورزيد.

پ)روش سياسي شاهان قاجار دربرخورد با مذهب وعلماي مذهبي با ور كلي اين بود كه خود راپشتيبان مذهب شيعه نشان دهند ،ازاين رو مي كوشيدند با نشان دادن علاقه به آداب ورسوم وسنتهاي مذهبي حمايت علماي مذهبي رادر توجيه وتاييد سلطنت خود به دست آورند ،ليكن درمورد شبيه خواني دچار اشكال ودردسر بودند.زيرا ازيك سو ،از دلبستگي وعلاقه عامه مردم به تعزيه آگاه بودند ،واز سوي ديگر مي دانستند كه برخي از روحانيون وعالمان مذهبي با تعزيه يا شبيه خواني موافق نيستند بنابراين ؛ناگزير بودند درزمينه تعزيه خواني كج دارومريز رفتار كنند.برخي ازآنان مانند فتح علي شاه باسپردن امور تعزيه داري دربار به صدراعظمها يا يكي ازمتصديان دربار تا اندازه اي از برخورد ودرگيري با علماي مذهبي پرهيز مي كردند ،وبعضي مانند محمد شاه ووزيرش حاج ميرزا آقاسي ،به راي ونظر علماي مخالف تعزيه توجه چنداني نداشتند،وگاهي فتوي ونظر علماي معروفي چون ميرزاي فقهي راملاك مشروعيت تعزيه قرار مي دادند برخي ديگر نيز مانند ناصرالدين شاه كه شخصاًدلبستگي واشتياق فراواني به تعزيه ونمايش داشت ،با ساختن منبر بيست پله اي ازسنگ منبر درتكيه دولت ،وبرگزاري روضه خواني پيش از شروع تعزيه مي كوشيد تاهم رضايت خاطر علماي مذهبي را به دست آورد وهم تعزيه رامانند روضه خواني ،كارسنتي مذهبي ومشروع جلوه دهد مع ذلك ،تحول تعزيه وافزايش جنبه هاي نمايشي آن وساختن تعزيه هاي مضحك وتفريحي ،وافراط درتجمل وتزيين صحنه هاي مجالس تعزيه ،وآوردن مقلدان ودلقكها به تكيه ونظايرآن،سبب شدكه سياست مماشات وكج دارومريز ناصرالدين شاه با علما چندان موثر وكارساز نباشد.از سوي ديگر ،حضور خارجيان در مجالس تعزيه ،خود مسئله ومشكلي براي شاهان قاجار به خصوص ناصرالدين شاه بود ،زيرا چنان كه گفتيم آنان مي خواستند حيثيت واعتبار وقدرت خود را با نشان دادن اين گونه مراسم به رخ اروپاييان بكشند ،اما در عين حال ازمخالفت علما واحساسات مذهبي مردم نيز بيمناك بودند وناگزير مي بايست جانب احتياط رااز دست ندهند.ازاين روست كه دراسناد ومنابع تاريخي دوره قاجار درباب حضور اروپاييان درمجالس تعزيه خبرها وگزارشهاي مختلف وگاه ضد و نقيض ديده مي شود.زماني به آنان اجازه مي دادند،يا حتي ازايشان دعوت مي كردند كه براي تماشاي تعزيه به تكيه هاي دولتي بيايند ،وگاهي مانع حضورشان درتكيه ها مي شدند ويا شركت آنان رادر بعضي ازمجالس تعزيه مشروط به شرايط خاصي مي كردند.

با اين همه نبايد پنداشت كه توجه وعلاقه شاهان قاجار واعيان واشراف به تعزيه وتعزيه خواني صرفاً جنبه سياسي ومصلحتي داشته است .اعتقاد به مذهب وسنتهاي مذهبي وگراميداشت وقايع مصيبت بار كربلا كم وبيش نسل اندر نسل در خانواده هاي شيعه ايراني از هر طبقه وگروه وجود داشته است.علاقه به نمايش نيز امري است طبيعي وذوقي،خصوصاًبراي كساني كه ازآسايش ورفاه بيشتري برخوردارند.همان طور كه مي دانيم تعزيه درجامعه اي پديد آمده بود كه مذهب درآن به عنوان يك نهاد فرهنگي واجتماعي ،گروهها وصنفهاي مختلف جامعه را به هم پيوند مي داد.از اين رو ،نمايش تعزيه مي توانست وظرفيت آن را داشت كه به تمايلات گوناگون افراد واصناف مختلف جامعه پاسخ دهد.اگر وقايع غم انگيز تعزيه ونمايش مصائب اوليا وامامان ،عامل عمده در برانگيختن احساسات ظريف مذهبي وهمدلي وهمدردي عامه مردم تماشاگر ،و وسيله اي براي ارضاي عواطف وتشفي رنجها ودردهاي شخصي واجتماعي آنان بود ،شكل نمايشي وسرگرم كننده تعزيه نيز مي توانست براي همه ،به خصوص براي اعيان واشراف خوش آيند ولذت بخش باشد به هر حال ،تعزيه بخشي يا نوعي ازعزاداريهاي مذهبي به شمار مي آمد ،واعيان و اشراف با حمايت از اين نمايش آييني وسنتي ومذهبي وبرپايي آن درمنازل خود ،ضمن نشان دادن احساس واعتقاد مذهبي خود به مردم ،موقعيت اجتماعي سياسي خود را نيز به نمايش مي گذاشتند و وجهه اي در ميان مردم براي  خود كسب مي كردند.به همين سبب بود كه رجال واعيان دوره قاجار نه تنها در محله هاي خود تكيه هاي مخصوص تعزيه خواني مي ساختند ،بلكه خانه هاي خود را نيز معمولاً دردهه محرم به تعزيه خواني اختصاص مي دادند.در اين خانه ها كه غالباًبيروني آنها چنان مي شد كه براي تعزيه خواني هم مناسب بود ،مجالس روضه وتعزيه خواني با هم برگزار مي شد.

تعزيه خواني در زمان فتحعلي شاه ومحمد شاه : تعزيه خواني در زمان اين دو پادشاه  هم مرسوم بوده وبيشتر در ميدانها وكاروانسراها وخانه هاي اعيان واشراف برگزار مي شده است ودر دوره هر دو شاه چندين تكيه جديد ساخته مي شود كه بانيان اين تكايا رجال درباري و اعيان واشراف بوده اند كه بسياري از آنان درايام محرم  در خانه هاي خود تعزيه خواني مي كردند واين تكايا را به تعزيه   خواني هاي  عمومي اختصاص مي دادند تادر ميان عامه مردم بر اعتبار وحيثيت وموقعيت اجتماعي نفوذ خود بيفزايند ازسوي بدليل رويداد احترام فتحعلي شاه واحمد شاه باميرزاي قمي و رسميت ومشروعيت مذهبي تعزيه رواج ورونق بيشتري پيدا كرده است.

تعزيه خواني در دوه ناصرالدين شاه: اوج تعزيه خواني در دوره حكومت 50 ساله ناصرالدن شاه بوده است ناصرالين شاه بيش از شاهان ديگر قاجار به تعزيه دلبستگي وعلاقه داشت



نویسنده :moslemzade|مقالات مرتبط | ارسال نظر: 0 | ارسال به یک دوست  نسخه مناسب برای چاپ