ابزار ووسایل زندگی مردم
پَرخَو : جایی است برای نگهداری غله که در کنج خانه می ساخته اند .
دبّه : ظرÙÛŒ است Ú©Ù‡ در گذشته مسی بوده Ùˆ اکنون از نیکل است و برای نگهداری Ùˆ Øمل Ùˆ نقل روغن از آن استÙاده Ù…ÛŒ شود .
شولگ : سبدی مخروطی Ø´Ú©Ù„ است در ابعاد Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ بزرگ Ú©Ù‡ برای نگهداری عناب Ùˆ قروت Ùˆ... از آن استÙاده Ù…ÛŒ شود Ùˆ آن را در نقطه بلندی از دیوار خانه به میخ آویزان Ù…ÛŒ کنند و چون هوا به داخل آن راه Ù…ÛŒ یابد و با جایی تماس ندارد ، از Ùساد شیئی Ú©Ù‡ درآن گذاشته شده ØŒ جلوگیری Ù…ÛŒ کند . نام دیگر شولگ سÙتوک  می باشد.
کاهدان : اتاقی است Ú©Ù‡ از بالای آن سوراخی برای ریختن Ùˆ انبار کردن کاه باز گذاشته اند Ùˆ از آن نقطه کاه ها را به درون کاهدان مي ريزند .پس برای استÙاده Øیوانات از در بیرون Ù…ÛŒ برند .
کَواره : سبدهای بلندی است Ú©Ù‡ اختصاص به Øمل میوه دارد Ùˆ بیشتر با آن انگور Ùˆ سایر میوه هایی Ú©Ù‡ در برابر Ùشار آسیب Ù…ÛŒ بینند را Øمل Ù…ÛŒ کنند .
Ú¯Ùلینه : از این وسیله برای نگهداری گندم ØŒ جو Ùˆ ارزن استÙاده Ù…ÛŒ شود . Ø´Ú©Ù„ آن بدین صورت است Ú©Ù‡ از پایین مسدود است Ùˆ سوراخی دارد Ú©Ù‡ نام آن «دَمه » است . آن را با پارچه ای مسدود Ù…ÛŒ کنند و از همین Ù…ØÙ„ بعداً گندم یا جو را تخلیه Ù…ÛŒ کنند . در وسط ØŒ جادارتر و از دو طر٠کم جاتر است Ùˆ از بالا دهانه ای دارد Ú©Ù‡ گندم یا جو را در آن Ù…ÛŒ ریزند و هنگامی Ú©Ù‡ Ù¾Ùر شد ØŒ سرش را مسدود Ù…ÛŒ کنند .
گربه تاز : وسیله ای است Ú©Ù‡ ماست ØŒ شیر Ùˆ غیره را از آسیب گربه Ùˆ نظایر آن ØÙظ Ù…ÛŒ کند Ùˆ اجازه دخل Ùˆ تصر٠را از گربه سلب Ù…ÛŒ نماید .
کارق یا کارگ : اتاقی است در بالای اتاقهای دیگر منزل ساخته شده و گنبدی شکل است.سوراخی در بالا برای ریختن گندم و از گوشه یک اتاق سوراخی کوچک برای تخلیه دارد .
Ù…ÙŽØ´Ú© : وسیله ای است Ú©Ù‡ از پوست گوسÙند ساخته شده Ùˆ برای نگهداری روغن Ùˆ ماست از آن استÙاده Ù…ÛŒ شود . البته از مشک Ùˆ سبد برای نگهداری آب سرد هم استÙاده Ù…ÛŒ کنند .
Ù…Øصولات Ùˆ تولیدات :
پَخته : برگه هلوی خشک شده Ú©Ù‡ درون آن مغز گردو Ùˆ شکر Ù…ÛŒ Ú©Ùنند .
پَطیر : Ùطیر، نان گرد Ùˆ Ú©Ù„Ùتی Ú©Ù‡ آرد آن را با روغن Ùˆ سبزی Ùˆ چیز دیگری خمیر کرده باشند .
تَÙتو : تÙتان نوعی نان گرد Ú©Ù‡ آرد آن را با شیر یا روغن  ، زعÙران Ùˆ زرد چوبه خمیر Ù…ÛŒ کنند .
نان خشکی : همان نان معمولی است که پس از پختن ، میله ای از وسط آن عبور   می دهند و دو طر٠میله را در دو طر٠تنور قرار می دهند تا  نان از آتش تنور بریان گردد. این نوع نان بسیار خوشمزه است و تا مدتها می ماند و خراب نمی شود . گاهی هم خمیر آن را با شیر همراه می نمایند
. زعÙران : از Ù…Øصولات مهم Ùˆ صادراتی منطقه است و تقریباً در همه جا به عمل    می آید .
زرشک : از Ù…Øصولات صادراتی منطقه است Ùˆ در همه جا به عمل Ù…ÛŒ آید
سÙÙÙˆÙ : قاووت از آرد نخودچی Ú©Ù‡ با شکر در آمیزند ØŒ تهیه Ù…ÛŒ گردد .
عناب : از Ù…Øصولات مهم صادراتی منطقه است .
Ùرش : قالی Ùˆ قالیچه در اغلب جاهای ناØیه هردنگ باÙته Ù…ÛŒ شود ولی Ú©ÛŒÙیت قالی مود را دارا نیست .
قیسی : زردآلویی است که با هسته خشک نمایند.
کشته توت : توت خشک شده است Ùˆ بهترین نوع آن ØŒ بدین طریق به دست Ù…ÛŒ آید ØŒ Ú©Ù‡ توت را نمی ریزند Ùˆ سÙره ای زیر آن پهن Ù…ÛŒ کنند تا توتهای خشک شده بر روی آن بریزد .
کلّه Ú©Ùنجت : آمیزه ای از خرمای تازه Ùˆ کنجد بو داده است .
کلّه کنو : آمیزه ای از خرمای تازه و شاهدانه بو داده است .
گلیم باÙÛŒ Ùˆ باÙتن پارچه کرباس Ùˆ باÙت نمد معمول بوده Ú©Ù‡ در Øال Øاضر متروک گردیده است .
.جشنها و اعیاد  :
ختنه سوران : از مراسم جالب Ùˆ توأم با شادمانی ختنه پسران است،که جشن آن یک یا دو شب طول Ù…ÛŒ کشد Ùˆ همه مدعوین به اندازه قدرت Ùˆ شخصیت خود هدایایی به این جشن Ù…ÛŒ برند Ùˆ به پسری Ú©Ù‡ به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù…Ø±Ø¯Ù… پاک شده Ùˆ یا به پدر Ùˆ مادرش تسلیم Ù…ÛŒ کنند . در این شبها علاوه بر رقص Ùˆ موسیقی ØŒ داستان Ùˆ بازیهای جالب از وسایل سرگرمی است .  عملیات تردستی از قبیل روی نخ راه رÙتن ØŒ نخ از دهان در آوردن و عملیات پهلوانی Ùˆ کشتی گرÙتن نیز متداول بوده است . معمول ترین بازی در ختنه سوران ، پادشاه بازی است که با قاپ انجام Ù…ÛŒ شود .بدین ترتیب Ú©Ù‡ قاپ را به هوا Ù…ÛŒ اندازند و به هر یک از 4 طر٠(شاه ØŒ وزیر ØŒ دزد ØŒ عاشق) Ú©Ù‡ به زمین آمد صاØب آن معلوم Ù…ÛŒ شود . پادشاه به وزیر درباره دزد Ùˆ عاشق Ùرمان می دهد Ùˆ دستوراتش اجرا Ù…ÛŒ شود . Ùرامین شامل شیرین کاریها یا آوازخوانی است . البته ناگÙته  نماند Ú©Ù‡ در قدیم ختنه پسران با تیغ دلاکی Ùˆ پنبه سوخته انجام Ù…ÛŒ گرÙته است .وسیله طرب غالباً «دَÙ» Ù…ÛŒ باشد Ùˆ از ساز Ùˆ دهل به ندرت استÙاده Ù…ÛŒ شود .
جشن سده : یکی از جشنهای ایران باستان از زمانهای دور Ú©Ù‡ برای ما به یادگار مانده است . جشن پیدایش آتش Ùˆ در روایات ایرانی آن را به هوشنگ پادشاه پیشدادی نسبت Ù…ÛŒ دهند. در مورد وجه تسمیه آن دلایل متعددی ذکر Ù…ÛŒ کنند Ùˆ از جمله Ù…ÛŒ گویند «چون        50 شب Ùˆ 50 روز به نوروز مانده است به این دلیل نام این جشن را سده گذاشته اند». Ùˆ برخی Ú¯Ùته اند :«Ùرزندان آدم نخستین ØŒ در این روز به صد تن رسیده اند.» در سالیان گذشته مردم هر روستا در غروب روز دهم بهمن در نقطه ای با یک بغل هیزم گرد هم Ù…ÛŒ آمدند و هیزمها را آتش Ù…ÛŒ زندند Ùˆ شادی Ù…ÛŒ کردند Ùˆ باورشان این بود Ú©Ù‡ دود آتش به طر٠هرکس Ú©Ù‡ برود ØŒ ثروتمند خواهد شد و بر هر طرÙÛŒ Ú©Ù‡ دود برود آن قسمت Ù…Øصول بیشتری خواهد داد . در پایان با همان آتش، نان کماچ گونه ای می پختند و بین اÙراد تبرکاً تقسیم Ù…ÛŒ كردند .  این جشن در Øال Øاضر از خاطره ها زدوده شده Ùˆ کسی نسبت به انجام آن علاقه ای ندارد و علت این بی علاقگی هم بی اطلاعی است .
چهارشنبه سوری : یکی از جشنهای ملی Ùˆ باستانی ایرانیان است Ú©Ù‡ در آخرین چهارشنبه سال طی مراسم خاصّی برگزار Ù…ÛŒ شود Ùˆ مردم به شادی و سرور Ù…ÛŒ پردازند . غالباً بچه ها در غروب سه شنبه آخر سال ،هیزم Ùˆ یا لاستیک را آتش Ù…ÛŒ زنند و  می گویند :«سرخی م٠از تÙÙ‡ سَردی Ù…ÙÙ‡ از تÙÙ‡ ØŒ زردی Ù…ÙÙ‡ از تÙ» Ùˆ بدین ترتیب اعتقاد دارند Ú©Ù‡ بلاها را از خود دور Ù…ÛŒ کنند . در پایان چنانچه به شب نشینی هم بروند با آجیل از هم پذیرایی Ù…ÛŒ کنند . این مراسم در Øال Øاضر بسیار کمرنگ Ùˆ در Øد Ù…ØÙˆ شدن است ØŒ Ùˆ به ندرت ممکن است بچه ای ببینیم Ú©Ù‡ به این کار مبادرت کند .اما  20 الی 30 سال قبل برگزار Ù…ÛŒ گردید .
عید نوروز : از ابتدای اسÙند ماه همۀ مردم از توانگر Ùˆ درویش به انتظار نوروز ØŒ روز شماری Ù…ÛŒ کنند و با آغوش باز و لب خندان به استقبال نوروز Ù…ÛŒ روند . مردمی Ú©Ù‡ در تمام ایام سال، شاید گرÙتاریهای زندگی به آنها امکان بازی Ùˆ تÙØ±ÛŒØ Ù†Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ ØŒ با Ùرا رسیدن عید ØŒ Ø±ÙˆØ ØªØ§Ø²Ù‡ ای Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ پایکوبی Ù…ÛŒ کنند ØŒ گرچه مراسم نوروز در نقاط مختل٠متÙاوت است ØŒ اما آنچه در اینجا و بین همه کس مرسوم است ، اینکه چهار روز ابتدای سال مختص تÙØ±ÛŒØ Ùˆ گردش Ùˆ بهترین ایام پیوندهای دوستانه و جلب Ù…Øبت است . زارع Ùˆ مالک ØŒ Ùقیر Ùˆ غنی در این روزها لباس نو پوشیده و Ø±ÙˆØ ØªØ§Ø²Ù‡ یاÙته اند . با هم Ù…ÛŒ نشینند Ùˆ Ù…ÛŒ خورند ØŒ Ú¯ÙÙ„ Ù…ÛŒ گویند و Ú¯ÙÙ„ Ù…ÛŒ شنوند و همچنان Ú©Ù‡ خانه ها را برای استقبال از نوروز صÙا داده اند ØŒ قلبها را از غبار غم Ù…ÛŒ شویند Ùˆ پیوندها را تازه Ù…ÛŒ کنند .تنها در این چند روز است Ú©Ù‡ خود را به سنت دیرین  می بخشند Ùˆ آنها را به پایکوبی وا Ù…ÛŒ دارد(غوث،1377). Ùراخور وسع مالی Ùˆ رسم معهود تØÙÙ‡ ای به خانه Ù…ÛŒ برند و شام نوروزی Ú©Ù‡ معمولاً قند ØŒ برنج  و یا جیره جنسی است دریاÙت Ù…ÛŒ دارند Ùˆ سپس از یکدیگر دیدن Ù…ÛŒ کنند. در سÙره عید دهاتی از Ù‡Ùت سین خبری نیست . بدون تکلّ٠آنچه را Ù…ÛŒ تواند در این روز تهیه Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ نمایندۀ قدرت مالی Ùˆ قلب پاک اوست . روزهای دوم تا چهارم را مردم هر ده در نقاط به خصوصی جمع Ù…ÛŒ شوند Ùˆ همه با هم عید را برگزار Ù…ÛŒ کنند . در این روزها بازار خوانندگی Ùˆ موسیقی مجاز Ùˆ آهنگهای رقص Ùˆ چوب بازی Ú©Ù‡ دلخواه مردم است ØŒ برقرار Ù…ÛŒ باشد . علاوه بر این در روزها بازیهایی معمول است Ú©Ù‡ از آن جمله Ù…ÛŒ توان ØŒ تخم مرغ بازی و گردو بازی را نام برد. از بازیهای ویژه هر دÙÙ‡ ØŒ کشتی گرÙتن ØŒ جÙتک ØŒ چهار گوش ØŒ غزل خانی و  سمندر بازی است Ú©Ù‡ بازی اخیر بیشتر خاص این منطقه و ریشه کهن دارد . جز چهارشنبه سوری Ú©Ù‡ کمرنگ شده ØŒ اولین شنبه Ùˆ چهارشنبه پس از عید از روزهایی است Ú©Ù‡ Ùعلاً جشن گرÙته نمی شود ØŒ ولی از مراسم آن گردش درکشتزارها Ùˆ سرگرم شدن به تÙØ±ÛŒØ Ùˆ بازی پا برجاست .
سیزده بدر: روز سیزدهم Ùرودین طبق مرسوم همه به کشتزار Ù…ÛŒ روند و دختران دم بخت سبزه ها را گره Ù…ÛŒ زنند Ùˆ Ù…ÙŽØ«ÙŽÙ„ : سیزده به در ØŒ چهارده به تو ØŒ سال دگر خانۀ شو را زمزمه  می کنند .
عید قربان : یکی از عیدهای بزرگ مذهبی ایرنیان ØŒ عید قربان است . این عید به یاد قربانی Øضرت ابراهیم است Ú©Ù‡ خواست Ùرزند خود اسماعیل را برای خداوند قربانی نماید ØŒ ولی خداوند به وسیله جبرئیل او را از این کار منع نمود Ùˆ Øضرت ابراهیم در نزدیکی خود  گوسÙندی را دید و او را قربانی کرد . در روز دهم Ø°ÛŒØجه مردم گوسÙندی را برای مردگان خود یا برای خودشان قربانی می کنند . قبل از قربانی کردن به گوسÙند آب Ù…ÛŒ دهند و پس از خواندن دعای قربانی ØŒ آن را Ø°Ø¨Ø Ú©Ø±Ø¯Ù‡Â Ùˆ گوشتش را بین مردم تقسیم Ù…ÛŒ کنند . کسانی Ú©Ù‡ مردۀ جدید دارند تا سه سال به طور مستمر قربانی Ù…ÛŒ کنند ، مگر استطاعت مالی این کار را نداشته باشند . اگر در این روز کسی صاØب Ùرزند شود ØŒ پیشوند Øاجی را به نامش می اÙزایند .  مانند:Øاجی Ù…Øمد Ùˆ Øاجی خلیل Ùˆ Øاجی اØمد
عید غدیر : در این روز Ú©Ù‡ به یاد Ùˆ خاطره اعلام جانشینی Øضرت علی(ع) به جای پیامبر(ص) است ،جشن گرÙته Ù…ÛŒ شود . در روستاهای این منطقه همه شادی Ù…ÛŒ کنند و لباس نو Ù…ÛŒ پوشند Ùˆ لباسهایی را Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهند بعداً بپوشند بÙرÙØ´ Ù…ÛŒ زنند و برگزاری جشنهای عروسی Ùˆ ختنه سوران را به این روز Ù…ÛŒ اندازند . چنانچه در دÙÙ‡ سیّدی باشد ØŒ به دیدنش Ù…ÛŒ روند Ùˆ ادای اØترام Ù…ÛŒ نمایند . اگر کسی در این روز صاØب Ùرزندی شود معمولاً نامهایی نظیر علی اکبر Ùˆ علیرضا را بر او Ù…ÛŒ گذارند .
عید Ùطر : یکی از اعیاد مذهبی است که مردم پس از یکماه روزه گرÙتن Ùˆ عبادت ØŒ به شادی Ùˆ سرور Ù…ÛŒ پردازند Ùˆ به منزل بستگان Ùˆ بزرگان Ùامیل Ù…ÛŒ روند Ùˆ این عید را به هم تبریک Ù…ÛŒ گویند . هر کسی در شب عید Ùطر ØŒ Ùطریه اÙراد خانه Ùˆ یا اگر مهمانی داشته است ØŒ جدا Ù…ÛŒ کند Ùˆ در ØµØ¨Ø Ø±ÙˆØ² عید به مستØقان Ù…ÛŒ دهد . این مراسم در همین Øد برگزار Ù…ÛŒ شود Ùˆ در آن از رقص Ùˆ پایکوبی Ùˆ هنرنمایی خبری نیست . به علت جمعیت Ú©Ù… هر روستا اقامه نماز عیدین جمعی برگزار نمی شود .
آداب و رسوم
مراسم آغاز درو : در بین کشاورزان ودامداران مرسوم است Ú©Ù‡ به جای ذکر نام ماه ها Ù…Øاسبه Ùصلها انجام Ù…ÛŒ شود. Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø (نوروز بعد از بهار) اشاره به روزهای پایانی خرداد Ùˆ آغاز Ùصل برداشت Ù…Øصول است. از نظر یک کشاورز هردنگی زمانی Ù…ÛŒ توان گندم را برداشت کرد Ú©Ù‡ دیگر دانه گندم زیر انگشت له نشود Ùˆ شیره آن بیرون نیاید.اما در هر روز یا ساعتی گندم را درو  نمی کنند . در روستاهای ناØیه هردنگ درو را در یک روز خوب شروع Ù…ÛŒ کردند. یکی ازعلامتهای شروع دوران درو ØŒ بیرون آمدن گندم از غلا٠است Ú©Ù‡ در این زمان معمولاً کشاورز (صاØب زمین ) ابتدا چند خوشه گندم را Ù…ÛŒ برید Ùˆ دانه های آن را روی آتش کاملاً برشته Ù…ÛŒ کردکه اصطلاØاً به آن (گله وری) Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند. معمولا کشاورز این گندم را داخل دستمال Ù…ÛŒ ریخت Ùˆ برای خانواده اش Ù…ÛŒ برد.این گندمهای برشته ارزش زیادی برای کشاورز داشت Ùˆ سعی Ù…ÛŒ کرد Øتی یک دانه آن بر زمین Ù†ÛŒÙتد Ùˆ معمولاً گندم سبز رسیده را قبل از دروی کامل بو Ù…ÛŒ دادند Ùˆ سپس آن را بلغور Ù…ÛŒ کردند Ùˆ با آن آش Ùˆ پلو تهیه Ù…ÛŒ نمودند. درناØیه،درو را در اول ØµØ¨Ø Ú©Ù‡ هوا تازه روشن شده بود واصطلاØاً به آن شوکی می Ú¯Ùتند، آغاز Ù…ÛŒ کردند Ùˆ تا وقت ناهار یا نیمه روز ادامه Ù…ÛŒ دادند. در روستاهای ناØیه بعد از انتخاب روز مناسب درو،صاØب زمین ابتدا Øیوانی را نزدیک زمین سر Ù…ÛŒ برید Ùˆ بخشی از گوشت آن را بین اÙراد مستمند توزیع Ù…ÛŒ کرد Ùˆ بخشی را هم برای ناهار دروگران کنار Ù…ÛŒ گذاشت.در این روستاها معمولا دروگران ساعت چهار ØµØ¨Ø Ø¨Ø±Ø§ÛŒ چیدن گندم از منزل خارج Ù…ÛŒ شدند Ùˆ قبل از درو گندم، سه بار(یا علی)   می Ú¯Ùتند Ùˆ بعد کار را آغاز Ù…ÛŒ کردند.
جارزدن ، برابری : منظور از کلمه جار Ú©Ù‡ به آن «جار جارداری» هم Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند دراصل Ú©Ù…Ú© واستمداد از دیگران است. زارعین دهات وآبادیهایی Ú©Ù‡ گندم آبی Ùˆ پرØاصل داشتند برای چیدن گندم خود از کشاورزان ساکن آبادیهای مجاور Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ گرÙتند تا در زمان معین درو تمام شود. در زمینهای بزرگ معمولاً Ùقط بخش Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ به عنوان جار انتخاب می شد.در یک روز کدخدا روز جار را اعلام Ù…ÛŒ کرد Ùˆ مردم درآن بخش شروع به رقابت با یکدیگر برای جمع آوری گندم Ù…ÛŒ کردند.معمولاً از خویشاوندان دور Ùˆ نزدیک یا آبادیهای پیرامون نیز برای جمع کردن جار Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ گرÙتند. در روستاهای منطقه رسم بودکه تمام گندمهای ده را در یک روز معین درو کنند Ú©Ù‡ به آن برابری Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند.در واقع جار یا «بر» دو Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¨Ø±Ø§ÛŒ شروع رقابت در جمع آوری گندم بود.اگر کسی در همان روز معین نمی توانست تمام گندمها را درو کند اصطلاØا Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند جار به او شکسته است. در این روستاها اگر کسی جلوتر از سایرین گندم خود را درو Ù…ÛŒ کرد به Ú©Ù…Ú© قوم Ùˆ خویشان خود Ù…ÛŒ رÙت Ùˆ به آنان Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ کرد تا جار به خویشاوندانش نشکند واگر جار بر Ùردی Ù…ÛŒ شکست آن Ùرد بسیار هراسان Ù…ÛŒ شد ÙˆØتماً Øیوانی را برای دÙع بلا Ù…ÛŒ کشت .مردم معتقد بودند بازنده جار ممکن است به بلایی سخت دچار شود. در این روستاها در موقع درو با هم «جاراجار» یا لَج Ù…ÛŒ کردندکه زودتر از دیگری دروی خود را تمام کنند. البته گاهی لجها شدت Ù…ÛŒ گرÙت Ùˆ مجبور بودند ازآبادیهای اطرا٠کمک بگیرند.معمولاً کار با سر Ùˆ صدای Ùراوانی شروع Ù…ÛŒ شد.بر سر مزرعه ساز Ùˆ دهل Ù…ÛŒ آوردند Ùˆ بالای گندم ساز Ùˆ آواز Ù…ØÙ„ÛŒ Ù…ÛŒ نواختند.در گذشته در روستاهای ناØیه برای جلوگیری از بروز Øوادث ناخوشایند یکی از اهالی ده جار را Ù…ÛŒ خرید وآن سال مردم برای جمع آوری Ù…Øصول عجله نمی کردند.این Ùرد باید تا آخر مهر ماه یک قطعه از زمینهای زیر کشت خود راکه در معرض دید مردم بود درو نمی کرد تا مردم با خاطر آسوده به گردآوری گندم بپردازند، درعوض همه موظ٠بودند پس از پایان کار یک من گندم به خریدار جار بدهند.
پرباری Ù…Øصول : کشاورزان پرباری یا Ú©Ù… بودن Ù…Øصول را امری خارج از Ù…Øیط اقتدار خود دانسته و پیرامون آن اعتقادات Ùراوانی دارند . اگر Ù…Øصول گندم در بخشی از زمین بیش از سایر قسمتهای پر بار باشد ØŒ Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ú©ÙˆÙ„ زدن را برای آن استÙاده Ù…ÛŒ کنند و باورهایی در مورد آن دارند . وقتی قطعه دارای کاكول را پیدا Ù…ÛŒ کردند ØŒ آن قسمت را  نمی بریدند . گندم کاكول زده از سایر گندمها بلند تر، ضخیم تر Ùˆ پردانه تر بود و علامت خاص آن سه عدد خوشه گندم درهم Ùرو رÙته و با Ù…Ú˜Ù‡ های رو به قبله بود . این کاكول را موجب خیر Ùˆ برکت بی پایان برای صاØب مزرعه Ù…ÛŒ دانستند Ø› برای همین اطرا٠آن را به اندازه یک دسته Ú©Ù‡ به آن چیک Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند ØŒ نمی چیدند ØŒ کار تقریباً به Øالت نیمه تعطیل در Ù…ÛŒ آمد تا سر بزغاله یا خروسی پای کاكول بریده شود . خون این Øیوان Øتماً باید پای کاكول ریخته Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ به آن خینریزان Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند . سر بریدن Øیوان توسط سر دسته گروه درو انجام Ù…ÛŒ شد . او ابتدا Øیوان را دور کاكول می چرخاند و بعد آن را سر Ù…ÛŒ برید .گوشت Øیوان بین مردم روستا تقسیم و برای ناهار کارگران کباب Ù…ÛŒ شد . پسر بچه هایی Ú©Ù‡ در مزرعه در جمع آوری Ùˆ جمع کردن خوشه های گندم ØŒ همکاری می کردند به خواندن ترانه شکرگزاری از خداوند اقدام Ù…ÛŒ کردند . در Øین میل غذا Ùˆ با اØتیاط بسیار کاكول را بریده و به صورت یک دسته با نخی Ù…Øکم آن را Ù…ÛŒ بستند Ùˆ به مکان خرمن Ù…ÛŒ Ùرستادند . در خرمن دسته کول را به همان Øالت ایستاده در رأس خرمن نصب Ù…ÛŒ کردند Ú©Ù‡ از دور معلوم باشد . اگر کاكولهاي دیگری در گندمهای همان Ùرد پیدا Ù…ÛŒ شد ØŒ بزغاله نذری را دور یکایک آنها می گرداندند Ùˆ در پای آخرین کاكول سر Ù…ÛŒ بریدند . در برخی مناطق قسمتهای کاكول دار را در روزهای درو به Øال خود رها می کردند و بعد از پایان کامل درو یک نان Ù…ØÙ„ÛŒ به نام کماچ درست Ù…ÛŒ کردند و به صورت گروهی پیرامون زمین کاكول زده گرد هم  جمع می شدند . مقداری از کماچ را به دسته داس می مالیدند و بعد با سه صلوات ، کماچ را دور کاكول سه بار Ù…ÛŒ چرخاندند . بعد سه مرتبه یا علی Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند و با داس مذکور ØŒ کاكول را Ù…ÛŒ بریدند و روی خرمن Ù…ÛŒ گذاشتند .
مراسم پایان درو : همچنان Ú©Ù‡ آغاز درو از منظر کشاورزان در Ùرایند برکت دهی مهم است ØŒ پایان کار نیز بسیار Øائز اهمیت است . مراسم صلوات دادن یا صلباتانه در بسیاری از روستاها اجرا Ù…ÛŒ شد . شب قبل از صلواتانه صاØب زمین به اهل خانه خبر Ù…ÛŒ داد Ú©Ù‡ Ùردا صلواتانه داریم . بنابراین همسر او Ù…ÛŒ دانست که Ùردا باید غذای مناسب پایان درو را Ú©Ù‡ بیشتر شامل رشته پلو Ùˆ آبگوشت بود تهیه کند. برخی نیز گوسÙندی قربانی Ù…ÛŒ کردند یا Øلوا Ù…ÛŒ پختند . معمولاً هنگام چیدن آخرین خوشه گندم همه دروگران با هم صلوات می Ùرستادند Ùˆ لبه تیغ داس را Ù…ÛŒ بوسیدند ØŒ همراه صاØب زمین به منزل او Ù…ÛŒ رÙتند و پذیرایی Ù…ÛŒ شدند .بعد از جمع آوری گندم ،دروگران داسهای خود را بر زمین می گذاشتند و روی زمین درو شده سجده Ù…ÛŒ کردند و پس از Ú¯Ùتن سه مرتبه سبØان ا... و صلوات میل بر(سر دسته دروگران) با صدای بلند می Ú¯Ùتند : خدایا تا عمر داریم ریشه زراعت را از زمین قطع Ù…Ùرما Ùˆ بعد همه آمین گویان سر از سجده بر Ù…ÛŒ داشتند . معمولاً آخرین دسته های جمع آوری شده در زمین به عنوان صلواتانه به یکی از اÙراد بی بضاعت روستا داده Ù…ÛŒ شد . جز این پس از جمع آوری دسته های گندم از روی زمین ØŒ میل بر یک خوشه گندم را در چاله ای Ú©Ù‡ با دست کنده بود Ù…ÛŒ کاشت Ùˆ روی آن را با خاک می پوشاند . یا این اعتقاد Ú©Ù‡ ریشه زراعت آن خانواده در زمین Ùرو رÙته و قطع نخواهد شد.در انتهای درو وقتی مقدار کمی گندم برای درو باقی Ù…ÛŒ ماند دروگرها رو به قبله Ù…ÛŒ ایستادند Ùˆ شروع به صلوات Ùرستادن می کردند و اشعار ذیل را Ù…ÛŒ خواندند : زمین را کردیم کلا درو  کارگر نبینه درد Ùˆ بلا به Øرمت شاه کربلا صلوات... بعد هر کس یک مشت از آخرین گندمی Ú©Ù‡ چیده بود را در دست Ù…ÛŒ گرÙت و رو به قبله Ù…ÛŒ ایستاد .سر دسته گروه با صدای بلند چنین Ù…ÛŒ Ú¯Ùت :« Ø§Ø±ÙˆØ§Ø Ø§Ù†Ø¨ÛŒØ§Ø¡ Ùˆ اولیاء شهیدان دشت کربلا ØŒ صد بیست Ùˆ چهار هزار پیغمبر شاد ØŒ Ùˆ Ø±ÙˆØ Ø¹Ù„ÛŒ ابن ابیطالب و مسلم ابن عقیل Ùˆ علی اکبر قاسم Ùˆ ابوالÙضل Ùˆ ائمه اطهار (ع) شاد ØŒ به Øرمت ÙاتØÙ‡ مع الصلوات » بعد از آخرین مشت گندم Ùˆ بعد از صلوات ØŒ آخرین دسته را بر زمین می گذاشت Ùˆ داس Ùˆ انگشتانه خود را روی آن قرار Ù…ÛŒ داد و ÙاتØÙ‡ ای برای روØ اموات Ù…ÛŒ خواندند . بعد هر کس داس خودش را بر Ù…ÛŒ داشت پشت سر Ù…ÛŒ انداخت به معنی اینکه چند درو را پشت سر گذاشتیم .در برخی از روستاهای ناØیه ØŒ وقتی Ú©Ù‡ تمام قطعات زمین درو شد ØŒ زمینی با مساØت تقریبی 5 متر یا کمتر یا بیشتر Ú©Ù‡ به آن باغچه Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند درو نمی شد تا روی آن صلوات بÙرستند . قبل از شروع این قسمت ابتدا کمی آب روی گندمها Ù…ÛŒ ریختند بعد در یک ص٠رو به قبله ØŒ ابتدا داسهایشان را بر زمین Ù…ÛŒ انداختند Ø› بار اول هر کس نوک داسش در زمین Ùرو Ù…ÛŒ رÙت ØŒ آن سال بخت Ùˆ اقبال با او بود . سپس همگی داسها را برداشته آخرین دسته های گندم را درو  می کردند Ùˆ بعد یک Ù†Ùر دسته ای از این گندمهای آخر را در مزرعه دÙÙ† Ù…ÛŒ کرد Ùˆ Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند : برکتین خرمنه (برکتت به خرمن) بعد همه در کنار زمین Ù…ÛŒ نشستند و با خوردن میوه Ùˆ شیرینی به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¯Ù‡Ø§Ù† خود را شیرین Ù…ÛŒ کردند و به صاØب مزرعه تبریک Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند . در روستاهای ناØیه هردنگ در روز تمام شدن درو همه درو گرانی Ú©Ù‡ سر٠زمین Øضور داشتند در دقایق آخر هر Ú†Ù‡ گندم در دستشان بود در یک زمان واØد ØŒ به هوا پرتاب Ù…ÛŒ کردند Ùˆ برای خوردن شام به منزل صاØب زمین Ù…ÛŒ رÙتند Ú©Ù‡ به آن سرواسانه می Ú¯Ùتند .
عروسی : زناشویی در بین اکثریت دهنشینان این منطقه به جز جنبه عشق Ùˆ علاقه ØŒ شرکت در زندگی Ùˆ همکاری است(غوث،1377).این زنان علاوه بر عشق به خانه و زندگی، پا به پای مرد کار Ù…ÛŒ کنند Ùˆ Øتی در امور سخت کشاورزی نیز شوهر را یاری Ù…ÛŒ دهند . پیوندهای زناشویی بیشتر جنبه خویشاوندی دارد Ùˆ طلاق در بین مردم این منطقه بسیار اندک است .ساز Ùˆ دهل Ú©Ù‡ در همه جا طرÙدار دارد ØŒ در این منطقه کمرنگ تر Ùˆ به ندرت مورد استÙاده قرار Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ به جای آن از «دÙ» استÙاده Ù…ÛŒ شود . رقص عمومی مردان Ùˆ زنان در شبهای عروسی رایج است و رقص پاتختی Ú©Ù‡ به وسیله اقوام عروس و داماد Ùˆ سالخوردگان انجام Ù…ÛŒ شود ØŒ برای ابراز خوشØالی است Ùˆ در مجالس عروسی این منطقه اشعاری خوانده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به «هَلوکÙه» شهرت دارد Ùˆ ذیلاً تعدادی از آنها نقل Ù…ÛŒ گردد : 1
. Ù…Øمد یا علی مولا Ù…Øمد                       مØمد یا علی مولا Ù…Øمد
Ù…Øمد را جمال پاک صلوات                      برآن خورشید Ù†ÙÙ‡ اÙلاک صلوات
امیر المؤمنین اولاد پاکش                           بلند Ùˆ بی Øدو بی باک صلوات
اول خوانم به نامت یا Ù…Øمد                       دوم کعبه مقامت یا Ù…Øمد
سیم Ú©Ù‡ سرور پیغمبرانی                        چهارم من غلامت یا Ù…Øمد
زهÙت آسمان Ùرو آمد ستاره                      به بامت یا Ù…Øمد یا Ù…Øمد
براقی جبرائیل آورده از نور                        که Ø¥Ùرکب یا Ù…Øمد یا Ù…Øمد
طعامی از بهشت جاودانی                            نهادند پیش اØمد یا Ù…Øمد
شب معراج Ùˆ راه قاب Ùˆ قوسین                  زØÙ‚ آمد سلامت یا Ù…Øمد
همی خوانم امام اولی را                              شهنشاه نج٠، یعنی علی را
سپس خوانم شهید ممتØÙ† را                       امام دومین یعنی Øسن را
امام سومین شاه شهیدان                            Øسین آن کشتهÙ تیغ لعینان
امام چهارمین زین العبا را                          همان بیمار دشت کربلا را
امام پنجمین خوانم ز باقر                         به Ùریادم رسد در روز آخر
امام ششمین خوانم ز صادق                      رئیس مذهب از بهر Øقایق
امام Ù‡Ùتمین موسی بن جعÙر                    به Ùریادم رسد در روز Ù…Øشر
امام هشتمین شاه خراسان                        رضا آن ضامن کل غریبان
امام نهمین خوانم تقی را                           تقی آن هادی هر متقی را
امام دهمین خوانم نقی را                         نماید بهر ما راه یقین را
امام یازدهم خوانم ز عسکر                      که خلقان را بود آن شاه رهبر
همی خوانم Ùضیلتها ز قائم                     بدو ختم است آثار Ùˆ علائم
Ù…Øمد یا علی مولا Ù…Øمد                          مØمد یا علی مولا Ù…Øمد
در هلوکه Ùوق هر بيت به وسیله یک یا چند Ù†Ùر با Ù„ØÙ†ÛŒ دلنشین قرائت Ù…ÛŒ شود Ùˆ دیگر Øضار « Ù…Øمد یا علی مولا Ù…Øمد » را Ù¾ÛŒ خوانی Ùˆ هم خوانی Ù…ÛŒ کنند .
2.ای ختم پیمبران مرسل                    Øلوای پسین Ùˆ Ù…ÙÙ„ØÙ اول
ای سید بارگاه کونین                         نسّابه شهر و قاب و قوسین
ای خاک تو توتیای بینش                   روشن ز تو چشم Ø¢Ùرینش
ای صدر نشین عقل Ùˆ جان هم             مØراب زمین Ùˆ آسمان هم
ای شش جهت از تو خیره مانده           برهÙت ÙÙ„Ú© جنیبه رانده
سر خیل تویی Ùˆ جمله خیلند                مقصود تویی همه Ø·Ùیلند
سلطان سریر کائناتی                           شاهنشه کشور Øیاتی
ای Ú©Ùنیت Ùˆ نام تو مؤیّد                        بوالقاسم Ùˆ اØمد Ùˆ Ù…Øمد
3.ای شاهسوار سیم پیکر                      پشت عربی و رو به لشکر
صاØب هنر Ùˆ بلند جایی                      اسباب بزرگیت تمامی
هم نسل شهنشه جهانی                       چون ماه میان آسمانی
گر زر طلبم چو خاک ریزی               گر خون طلبم  چو آب ریزی
بر هم زن هشت اقتدارش                    جبرئیل امین رکابدارش
گردید سوار ناقه نور                          چتر علمش چو طرّه Øور
4.بانوی Øرم قدم قدم نه                      بردار Ùˆ قدم به دیده ام نه
بردار و قدم که ما ببینیم                       در سایه عزتت نشینیم
در سایه عزت الهی                            گلدسته باغ پادشاهی گر زر طلبی چو خاک ریزم
گر خون طلبی چو آب ریزم
سلطان سریر کایناتی                            بخشنده عزت Ùˆ Øیاتی
5.عجب Ùصلی است و Ùصل نو بهار است     تمام کوه Ùˆ صØرا لاله زار است
زلیخا کشته با يوس٠هم آغوش                 همه Øوران Ùˆ غلمان دوش بردوش
مکرر من مبارک بادگویم                            برای این عمل در جستجویم
شده چون عشرت Ùˆ شادی مهیا                    بخوانم سوره إنا ÙَتØنا
6.شها بر آستانت هر سØرگه                       به سجده Ø¢Ùتاب از خاور آید
برای دیدن این زوج عالی                            مگر خاقان مگر اسکندر آید
اگر اÙراسیاب آید ز توران                           ز ملک روم خود گَر قیصر آید
Ùˆ یا اÙراسیاب Ùˆ خسرو هند                           چنان سلطان ماضی سنجر آید
که تا خدام را نبود اجازت                           کرا قدرت بود اندر در آید
میان خانما، ماه میزنه جوش                          که شا داماد ما تÙرک غزلپوش
همه در دست گیرن شمع Ùˆ Ùانوس               که داماد Ù…ÛŒ دود به پیش عروس
7. اول خوانم بزرگي خدا را                         در اين شادي دهد توÙيق مارا
به ØÙ‚ اØمد واولاد اØمد                             پناه شاه ما باشد Ù…Øمد
Ù…Øمد را ستون دين كردند                            شÙاعت بخش Ù‡Ùت اقليم كردند
نسب را در جهان تقسيم كردند                     عرب را Ùوق Ù‡Ùت اقليم كردند
اگر او يوس٠است ، ايشان زليخا                 اگر او عار٠است ، ايشان ملیکا
ميان عدل قرآن است، كا٠و ها                   معاد و مبداء آن است طاها
اگر داماد رگ از مير شاه دارد                        عروس هم همسري با ماه دارد
اگر داماد بزرگانه سرشت است                     عروس از عين Øوران بهشت است
چوآتش از سقرگيرد زبانه                             به دنبال Øسين باشيم روانه سه طاهر وسليمان رشيديم
غلام خاصه شاه شهيديم                                       امیر و ما ز یک پیوند باشیم
سر قَپّان کنند هم سنگ باشیم
Ú©Ù‡ ای قهر الهی را بهانه                              جهنم را Ùرو بنشان زبانه
بنه بر روی دیگ قهر سر پوش                که امشب دیگ رØمت Ù…ÛŒ زند جوش
برو در گلشن جنت Ùرود آی                    جنان را همچو Øورالعین بیارای
کنار سلسبیل ای Ù…Øرم راز                        Ùروش از سندس Ùˆ استبرق انداز
مسخر Ú©Ù† تو سروان چمن را                       به بلبل Ú¯Ùˆ بخوان صوت Øسن را
سلیمانی به هرگلبرگ تری بخش                    به قمری منصب خنیاگری بخش
ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø§ÛŒÙ†Ú©Ù‡Â ÙˆÙ‚ØªÛŒ کسی هَلوکه Ù…ÛŒ خواند ØŒ یک بیت را Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواند  دیگران جمله «مØمد یا علی مولا Ù…Øمد» را Ù…ÛŒ خوانند . همچنین باید متذکر شویم Ú©Ù‡ این ابیات در سینه مردم به همین مقدار ضبط بود و چون معَمّرین منطقه از بین رÙته اند ،دسترسی به تمام ابیات ممکن نگردید .
جشن تولد : تولد نوزاد در روستاهای این منطقه هنوز به وسیله پیرزنانی Ú©Ù‡ به نام «دایه»شناخته  می شوند ØŒ انجام Ù…ÛŒ گیرد . زیرا یا مامای تØصیل کرده وجود ندارد و یا هم به علت عدم استطاعت مالی مردم قدرت مراجعه به این اÙراد را ندارند . اما پس از تولد نوزاد ØŒ به خصوص اولین Ùرزند خانواده جشن Ùˆ سرور آغاز Ù…ÛŒ کنند. بستگان Ùˆ آشنایان از دور Ùˆ نزدیک به مبارک باد Ù…ÛŒ آیند. Ùˆ هر یک به Ùراخور Øال هدایایی تقدیم Ù…ÛŒ کنند Ùˆ سعادت نوزاد را آرزو Ù…ÛŒ نمایند . غذای نوزاد Ùˆ مادر به وسیله دایه تهیه Ù…ÛŒ شود .در روزهای اول به بچه «جَدوا» Ù…ÛŒ خورانند تا لثه اش Ù…ØÚ©Ù… شود Ùˆ یکی از غذاهای معمولی مادر «سوسه[3]» است، Ú©Ù‡ چرب Ùˆ شیرین Ùˆ مقوی است . از مراسم ویژه این جشن ØŒ شب زنده داری ØŒ به خصوص شب ششم تولد نوزاد است Ú©Ù‡ معتقدند ØŒ «آل[4]» به سراغ مادر بچه Ù…ÛŒ آید و اگر بیدار نباشد یا تنها باشد ØŒ به او گزند Ù…ÛŒ رساند . مراسم نامگذاری نیز در همین شب است . بدین ترتیب Ú©Ù‡ اگر قبل از تولد اسم نذری برای او معین نشده باشد ØŒ بزرگ Ùامیل نامی برای نوزاد انتخاب Ù…ÛŒ کند و همه Ù…ÛŒ پذیرند ØŒ یا نامهای متعدد Ù…ÛŒ نویسند و به طریق قرعه کشی یکی را انتخاب  می کنند Ùˆ برای سعادت نوزاد Ùˆ تسمیه اش شیرینی Ù…ÛŒ خورند . اسامی انتخابی معمولاً از نامهای پیامبران Ùˆ ائمه Ùˆ خانواده های آنهاست Ùˆ به ندرت از اسامی نظیر : ترخ وکلوخ استÙاده Ù…ÛŒ شود . چنانچه Ùرزندان خانواده ای چند نوبت از بین بروند ØŒ مادر به یکی از مزارهای مخصوص(مزار شاه پریان[5] ) Ù…ÛŒ رود Ùˆ صدقاتی Ù…ÛŒ دهد . پس از تولد نیز پیشوند شاه بر ابتدای نام Ùرزندش اضاÙÙ‡ Ù…ÛŒ کند و اعتقاد مردم بر این است Ú©Ù‡ بچه بدین وسیله از گزند پریان در امان است Ùˆ گاهی اوقات (بمانی)یا «ماندگار» اÙزوده Ù…ÛŒ شود . مانند «شاه رضا» ØŒ «بمانی خان» Ùˆ «ماندگار علی».
مراسم شب چلّه : درازترین شب سال، اول چلّه بزرگ زمستان است Ú©Ù‡ به شب چلّه یا «یلدا[6]» معرو٠است . در این شب در هر خانه ای از میوه های انار Ùˆ هندوانه وجود دارد Ùˆ از آن استÙاده Ù…ÛŒ شود . روستاییان همانطور که به پیشواز Ù…Øرم Ùˆ نوروز Ù…ÛŒ روند به استقبال زمستان هم Ù…ÛŒ روند . به این ترتیب Ú©Ù‡ پشت بامها را کاهگÙÙ„ Ù…ÛŒ کنند تا از آسیب بر٠و باران در امان بماند . مردم روستا در شبهای بلند زمستان به «اَتÙØ´Ùونی[7]» همدیگر Ù…ÛŒ روند Ùˆ با میوه از هم پذیرایی Ù…ÛŒ کنند. Ú¯ÙÙ„ Ù…ÛŒ گویند ÙˆÚ¯ÙÙ„ Ù…ÛŒ شنوند . در منطقه ناØیه هردنگ رسم است ØŒ Ú©Ù‡ هر کس بر Øسب استطاعت ØŒ یک یا دو گوسÙند چاق Ù…ÛŒ کند Ùˆ در زمستان    می کشد Ùˆ تمام خانواده دور هم جمع Ù…ÛŒ شوند و از گوشت داغ Ùˆ قرمه گوسÙند استÙاده Ù…ÛŒ کنند . چنانچه چله بزرگ سپری شود Ùˆ چلّه کوچک شروع به بارندگی Ùˆ بر٠کند ،می گویند جَنگ چلّه ها است .
مراسم طلب باران : سالهایی Ú©Ù‡ در مواقع ضروری باران نیاید ØŒ بچه ها اسکلت سر الاغ را به چوبمی بندند Ùˆ اطراÙØ´ را با پارچه هایی آلوده به Ù†Ùت Ù…ÛŒ پیچند Ùˆ در Ú©ÙˆÚ†Ù‡ ها می گردند Ùˆ این ترانه را Ù…ÛŒ خوانند :
أتَئَل٠، مَتَئَل٠، وقت Ùبهار تَئله٠، گلها دَبارَه تَئَلÙÙ‡ ، تَئَلÙÙ‡ بوس٠مایÙه، تَکّه کربوسÙÙ‘[8] مایه ØŒ تئله تشنه شده ØŒ آب قلیلش مایه ،چَمچَمه شیرش مایه،ای خدا باروکَو[9]ØŒ بارÙن٠إÙشالَو[10] Ú©ÙÙˆ ،وَر شاخ گوسÙند Ùˆ Ú©ÙÙˆ ØŒ وَر بیل٠بزرگرو [11] Ú©Ùˆ . گندم دَ زیر[12] خاکه     از تشنگی هلاکه      یارم بده تبرک          به ØÙ‚ شاه مردان  این سرکوه لاله زار   آن سر کوه لاله زار    خیمه زده میرعذار        بلوچّا سر مستن کلّه مار بشکستن                    وَر بÙوم ÙˆÙŽ دَر وَر بَستن
Ùˆ در پایان سر خر را آتش Ù…ÛŒ زنند Ùˆ معتقدند که باران خواهد آمد . در Øال Øاضر چون در سالهای اخیر بیشتر مردم از چاه های عمیق Ùˆ نیمه عمیق استÙاده Ù…ÛŒ کنند Ùˆ کمبود آب اØساس نمی شود، این مراسم کمرنگ شده است. سایر ترانه ها یی Ú©Ù‡ در مورد باران Ùˆ بر٠و ابر Ùˆ باد بر زبان مردم جاری است به Ø´Ø±Ø Ø²ÛŒØ± است .
بر٠میاد پیک پیک                 وَر پشت بوم٠مَد بیک
بر٠میاد دانه دانه                   وَر پشت بوم ، بالاخونه
بارو٠میا[15] جَر جَر                  وَر پشت بوم هاجر
هاجر Ú©Ù‡ گله داره                       دو بشقاب Ùله داره
بارو میا Ú©Ù‡ Ú¯ÙÙ„ شو                  گندم دارَو بیدل شو
بارون بهار تریه نیم تریه                                 هر Ú©Ù‡ بترسÙÙ‡ خَریه
از باد بهار توشه بردار                                   از باد خزو خَود رَ نگهدار
از ابر سیاه مترس Ú©Ù‡ جولو داره                     از ابر سÙید بترس Ú©Ù‡ بارو٠داره
ژاله آمد Ú©Ù‡ راه ها Ú¯Ù„ Ø´Ùد                            رÙتن Ù…ÙÙ‡ به خانه مشکل Ø´Ùد
مراسم رمضان : رمضان ماه پر برکتی است Ú©Ù‡ همه مؤمنین مهمان خداوند هستند . از ابتدای رمضان  سØري Ùˆ اÙطاری و دعا Ùˆ قرآن رواج Ù…ÛŒ یابد . در این منطقه مراسم خاصی تØت عنوان رمضانی وجود ندارد . مردم صرÙاً به همان عبادت Ú©Ù‡ وظیÙÙ‡ اصلی است اکتÙا Ù…ÛŒ کنند Ùˆ از کارهایی Ú©Ù‡ Øرمت رمضان را خدشه دار کند ØŒ Ù…ÛŒ پرهیزند . در شبهای قدر همه عزادارند Ùˆ قرآن بر سر Ù…ÛŒ گذارند . رمضان Ú©Ù‡ تمام Ù…ÛŒ شود ØŒ همه برای مراسم عید Ùˆ دادن  Ùطره آماده می شوند . چنانچه کسی در این ماه متولد شود ØŒ نامش را رمضان Ù…ÛŒ گذارند .
مراسم روز برات : روز چهاردهم Ùˆ شب پانزدهم شعبان ØŒ برات نامیده Ù…ÛŒ شود . روز چهاردهم «برات مرده ها» Ùˆ روز پانزدهم «برات زنده ها » نامیده Ù…ÛŒ شود . در روز برات مردم برای مردگان خود خیرات Ù…ÛŒ کنند Ùˆ آنهایی Ú©Ù‡ سال اول مردۀ آنهاست تشریÙات بیشتري قایل Ù…ÛŒ شوند . در روز برات قبرستان Ù…Øلي آباد است Ùˆ بر سر سÙره های کنار تربتهای مردگان ØŒ خرما ØŒ غلیÙÛŒ ØŒ چلپکی ØŒ گلواگلو Ùˆ... مشاهده  می شود . انگیزه خیرات برای مردگان در این روز شاید این باشد Ú©Ù‡ در روایات اسلامی آمده است ØŒ Ú©Ù‡ در شب پانزدهم به برکت ولادت امام عصر(عج) تعداد زیادی از اهل دوزخ از آتش نجات پیدا Ù…ÛŒ کنند.
مراسم مرگ Ùˆ سوگواری : به طور کلی پس از مرگ یک Ù†Ùر برای تشییع جنازه اش کسان وآشنایان را Ùرا می خوانند تا ضمن شرکت در همدردی صاØبان عزا بر شکوه Ùˆ جلال این مراسم بیÙزایند . پس از غسل Ùˆ اتمام آداب دÙÙ† ،چادری بر Ùراز قبر نصب Ù…ÛŒ شود Ùˆ چند قاری مأمور Ù…ÛŒ شوند که برای آمرزش Ø±ÙˆØ Ù…Ø±Ø¯Ù‡Â Ø®ØªÙ… کلام ا... نمایند . سپس مراسم، عزاداری در خانه یا مسجد بر پا Ù…ÛŒ شود Ùˆ عموم مدعوین با Øمد Ùˆ سوره آمرزش Ø±ÙˆØ Ù…Ø±Ø¯Ù‡ را از خدا Ù…ÛŒ خواهند .پس از سه یا Ù‡Ùت روز نزدیکان متوÙÙ‘ÛŒ به اتÙاق کسانش به گورستان Ù…ÛŒ روند Ùˆ مراسم خیمه کنان را عملی Ù…ÛŒ کنند . از این روز به بعد عزاداری تمام Ù…ÛŒ شود . امّا آنچه این مراسم را مشخص Ù…ÛŒ کند ØŒ آدابی است Ú©Ù‡ هنوز در بسیاری از دهات بین زنان رایج است ØŒ بدین طریق Ú©Ù‡ وقتی زنی از خویشان متوÙی از راه Ù…ÛŒ رسد ØŒ دست در گردن صاØب عزا کرده Ùˆ این اشعار را با آواز Øزین و چشم اشکبار می خواند : آه به دشت کربلا *گشته جدا سر Øسین* غرقه به خاک Ùˆ خون شده*جسم مطهر Øسین *آه Ú©Ù‡ شاه تشنه لب*کرده وصیتی عجب*چون به مدینه رو Ú©Ù†ÛŒ* اهل مدینه را بگو *در ص٠کربلا شده* بالش Ùˆ بستر Øسین*صاØب منبر Øسین* آه Ùتاده در Øرم   جسم مطهر Øسین**مرهم داغ Ùاطمه*میوه باغ Ùاطمه*شمع Ùˆ چراغ Ùاطمه . سپس گریز به واقعه مورد نظر Ù…ÛŒ زند Ùˆ با همان Ù„ØÙ† ادامه Ù…ÛŒ دهد : یکتا گهری ز صدر زین اÙتاده         گوشواره عرش بر زمین اÙتاده اÙسوس Ú©Ù‡ در واقعه کرب Ùˆ بلا          از خاتم انبیا نگین اÙتاده
Ùˆ صاØب عزا جواب Ù…ÛŒ دهد :
اÙسوس Ú©Ù‡ مردمان دانا رÙتند                شیرین سخنان مجلس آرا رÙتند
آنها Ú©Ù‡ به صد زبان سخن Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند        چون باد Ú©Ù‡ بر دامن صØرا رÙتند.
در پایان جهت دلداری Ùˆ ابراز همدری صاØب عزا این اشعار را Ù…ÛŒ خوانند:
دل من و دل تو هر دو هم سوز          دل تو آتش جان مرا سوخت
دل تو وَر تنور تَÙتÙÙ‡ مونه                    دل من وَر کباب سوخته مونه
و دومی می گوید :
آنها که دل کباب دارند ،ماییم                گلدسته به زیر خاک دارند ، ماییم
آنها که  كنار موج دریا دارند                   یک گوشه نشین موج دریا ، ماییم
وقتی دختر جوانی رخت از دنیا Ù…ÛŒ بندد ØŒ کسانش به مراتب ناراØت تر Ùˆ گریان ترند و نوا بی نهایت تأثر آورتر  است . زمرگ نوجوان عالم خرابه                      جگرها سوخته Ùˆ دلها کبابه
بگریید ای عزیزان بر جوانها                     گریستن بر جوان مرگا صوابه
صاØب عزا Ù…ÛŒ خواند : سر زل٠جوانها چون خیاطه                      تنزل بر جوانیها Ùتاده
سوار مرکب رهوار بودند                          اونار اسب اجل کرده پیاده
و اولی دو مرتبه شروع می کند :
یارب سرچادر و جمال تو چه شد               انگشت بلور و زر نگار تو چه شد
Ù…ÛŒ خوام بروم بپرسم از زیرزمین              دو بادÙÙ… چشم در Ø®Ùمار تو Ú†Ù‡ شد
و جوابش بدین صورت است :
در چشم من است خیال آن چهره تو           در گوش من است صدای آهسته تو
ناکس باشم اگر Ùراموش کنم                    آن قدّ بلند شاه پسندیده تو
در عزای پسران جوان دست به دامن لیلا مادر علی اکبر می زنند و چنین می نالند :
نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد                          سوز آه از اثرش گنبد مینا دارد
غلط است آنگه بگویم ز پس مرگ جوان               مادر مرده جوان میل به دنیا دارد
ÙÙ„Ú© با ما ØŒ دل پر کینه دارد                                    ÙÙ„Ú© در بام ما رازینه دارد
به هر ماه Ùˆ به هر یک نیمه ماه                                که از ما یک عزیزی بÙرده دارد
ÙÙ„Ú© کور Ø´ÛŒ ØŒ Ú©Ù‡ کور کردی چراغم                  ببردی گوهران شب چراغم
تو را چرخ ÙÙ„Ú© رØÙ…ÛŒ نیامد                                 گذاشتی داغ بر بالای داغم
پس از این نوØÙ‡ Ùˆ زاری ØŒ اØوالپرسی شروع Ù…ÛŒ شود Ùˆ شبهای Ù‡Ùتم عزاداری به خصوص برای دختران Ùˆ پسران جوان مجلس زنانه تشکیل Ù…ÛŒ شود Ùˆ اقوام نزدیک مرده ØŒ در Øالیکه دور یکدیگر ایستاده اند ØŒ زاری کنان Ùˆ گریه کنان مرتباً بالاو پایین Ù…ÛŒ پرند Ùˆ به سر Ùˆ صورت Ù…ÛŒ زنند Ùˆ جملۀ (جوانم ØŒ جوانم) را تکرار Ù…ÛŒ کنند . سوگ٠مرده از سه ماه تا یک سال طول Ù…ÛŒ کشد Ùˆ در این مدت از کاری Ú©Ù‡ دال بر شادی عمیق باشد ØŒ خودداری Ù…ÛŒ کنند ØŒ ولی لباس عزا را بعد از چهل روز از تن بیرون Ù…ÛŒ آورند .
مراسم عزای ماه Ù…Øرم : اولین روز ماه Ù…Øرّم Ú©Ù‡ Ùرا Ù…ÛŒ رسد ØŒ علم بند ØŒ آغاز Ù…ÛŒ گردد.بدین ترتیب Ú©Ù‡ لباس Ùˆ پوششی را Ú©Ù‡ از علم باز کرده اند مجدداً به علم Ù…ÛŒ پوشانند ØŒ Ùˆ این عمل با خواندن اشعارØزین مذهبی، هماهنگ است .در تمام ایام  دهه اول Ù…Øرم هر روز یک یا دو مجلس روضه وجود دارد . روضه ها غالباً بر اساس وق٠و یا نذر اشخاص است .در  ابتدای روز، علم را از روستای مبادی برداشته Ùˆ به روستایی Ú©Ù‡ روضه در آنجاست ØŒ Ù…ÛŒ برند Ùˆ از سایر روستاها هم Ù…ÛŒ آیند Ùˆ متÙقاً علم را به سر قبرستان برده Ùˆ در Øالیکه Ù…ÛŒ خوانند:
کشتی شکست خورده طوÙان کربلا              در خاک وخون اÙتاده به میدان کربلا
قسمتهایی از اشعار Ù…Øتشم کاشانی را Ù…ÛŒ خوانند Ùˆ بیت Ùوق را دیگران در پاسخ زمزمه Ù…ÛŒ کنند . سر هر قبری Ú©Ù‡ «سر خاکی» باشد ØŒ Ù…ÛŒ ایستند Ùˆ ÙاتØÙ‡ ای خوانده Ùˆ سر خاکی را درون کیسه ای ریخته Ùˆ Øرکت Ù…ÛŒ کنند. در مراجعت از قبرستان باز به همان شیوه اول سر دسته اشعار Ù…Øتشم را Ù…ÛŒ خواند Ùˆ بعد از هر بند ØŒ دیگران با صوت Øزین همان بیت :
کشتی شکست خورده طوÙان کربلا              در خاک وخون Ùتاده به میدان کربلا    را Ù…ÛŒ خوانند . در تمام این مراØل علم در پیشاپیش جمعیت است . پس از ورود به مسجد (در جایی Ú©Ù‡ مسجد نیست ØŒ منزل بانی مجلس ) علم را بیرون می گذارند Ùˆ نوØÙ‡ خوانها به نوØÙ‡ خوانی پرداخته Ùˆ مردم با ریتمی خاص سینه Ù…ÛŒ زنند .سپس واعظ به وعظ پرداخته Ùˆ درباره Ùضیلتهای امام Øسین (ع) Ùˆ مظلومیت ایشان بØØ« Ù…ÛŒ کند Ùˆ مجلس ختم Ù…ÛŒ گردد . بعد از ختم مجلس از مدعوین به صر٠ناهار یا شام پذیرایی Ù…ÛŒ شود . این وضعیت تا روز دهم ماه Ù…Øرم ادامه دارد Ùˆ در روز دهم ØŒ ابتدا مردم به همراه علم ØŒ مانند گذشته به قبرستان Ù…ÛŒ روند Ùˆ در Øالیکه Ù…ÛŒ خوانند :
زقتل شاه دین امروز           سیه روی زمین امروز
همه Ø·Ùلان پدر دارند          سکینه بی پدر امروز
پس از ذکر ÙاتØÙ‡ برای مردگان ØŒ جمع آوری «سرخاکی» مجدداً به طر٠مسجد باز    می گردند Ùˆ در دم مسجد ØŒ علم را قتل Ù…ÛŒ کنند . بدین طریق Ú©Ù‡ تمام وسایلی Ú©Ù‡ در تزیین علم به کار رÙته Ùˆ  به عنوان پوشش علم به Øساب Ù…ÛŒ آید ØŒ باز کرده Ùˆ Ùقط یک دستمال ،«پیراهن علم و سَر طوق » را باز نمی کنند . در تمام این مدت ØŒ همزمان با مراسم قتل ØŒ اشعاری خوانده Ù…ÛŒ شود Ùˆ مردم به سر Ùˆ صورت Ù…ÛŒ زنند Ùˆ از صمیم دل برای پسر Ùاطمه (س) Ù…ÛŒ گریند . آنگاه وارد مسجد Ù…ÛŒ شوند Ùˆ اشعاری Ù…ÛŒ خوانند ØŒ Ú©Ù‡ مطلع آن چنین است :
شیون Ùˆ شین است             آه Ùˆ واویلا             مرگ Øسین است آه Ùˆ واویلا
Ùˆ به آن «پامنبری » Ù…ÛŒ گویند ØŒ تکرار Ù…ÛŒ کنند Ùˆ در تمام مدتی Ú©Ù‡ پامنبری خوانده  می شود، جمعیت ایستاده است Ùˆ در جواب هر شعری Ú©Ù‡ مصیبت خوانان به صورت جمعی Ù…ÛŒ خوانند، بقیّه عزاداران به اتÙاق، شعر Ùوق را زمزمه Ùˆ همخوانی Ù…ÛŒ کنند ØŒ سپس مراسم نوØÙ‡ خوانی Ùˆ سینه زنی آغاز Ù…ÛŒ گردد . پس از ختم آن روØانی Ù…ØÙ„ ØŒ به ارشاد ØŒ موعظه Ùˆ روضه خوانی Ù…ÛŒ پردازد Ùˆ با اختتام منبر Ùˆ دعا ØŒ مجلس عزاداری پایان Ù…ÛŒ پذیرد .تمام مردان در سینه زنی گروهی شرکت Ù…ÛŒ کنند Ùˆ زنان نظاره گرند و در Ùاصله زمانی سینه زنی ØŒ غذا آماده Ù…ÛŒ شود Ùˆ پس از خوردن غذا ØŒ عزاداران Øسینی به خانه ها باز Ù…ÛŒ گردند . با غروب روز عاشورا ØŒ مراسم عزاداری تعطیل Ù…ÛŒ شود Ùˆ Ùقط در شبهای اربعین Ùˆ شهادت Øضرت پیامبر(ص)Ùˆ Øضرت امام Øسن (ع) دوباره مساجد رونق Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ یک یا دو شب به وعظ Ùˆ ذکر مصیبت می گذرد . مراسم عزاداری Ùˆ شب اØیاء : مردم ناØیه در شبهای 19ØŒ21 Ùˆ 23 ماه مبارک رمضان Ú©Ù‡ شبهای ضربت خوردن و شهادت Øضرت علی (ع) است Ùˆ هم شبهای قدر Ùˆ نزول قرآن به اØیاء Ùˆ شب زنده داری پرداخته Ùˆ در سوگ شهادت مولای خود اشک Ù…ÛŒ ریزند .مراسم شب اØیاء تا سØر ادامه یاÙته Ùˆ شامل : غسل قبل از غروب،خواندن قرآن Ùˆ Øدیث کسا ØŒ خواندن نماز Ùˆ قرآن به سر گذاشتن Ù…ÛŒ باشد.
مراسم خاص :
از جمله این مراسم عبارتند از :
کالک چینان ØŒ پنبه زنان ،واکردن Ú¯Ù„ زعÙران : از اصول مهم پیشرÙت کار در دهات همکاری اÙراد مختل٠است Ú©Ù‡ علاوه بر سرعت Ø› جنبه جشن Ùˆ تÙØ±ÛŒØ Ù‡Ù… دارد . معمولاً در دهات برای جدا کردن پنبه از پوست یا درآوردن پنبه دانه Ùˆ آماده کردن پنبه برای نخ ریسی Ùˆ همچنین ØŒ جداکردن زعÙران از Ú¯Ù„ ØŒ اصل Ú©Ù„ÛŒ اشتراک مساعی است. در این مجالس همه گرد هم Ù…ÛŒ نشینند Ùˆ ضمن نقل داستانهای خوشمزه Ùˆ خواندن «Ùراقی»کار Ù…ÛŒ کنند Ùˆ شب دراز را کوتاه Ù…ÛŒ نمایند.در هنگام کار ØŒ از خرما ØŒ گردو Ùˆ سایر تنقلات هم استÙاده Ù…ÛŒ کنند . کمتر شام را مهمان صاØبخانه اند و چنانچه قرار ماندن باشد ØŒ غذای ساده صر٠می شود . اگر در هنگام پنبه چینی ØŒ قوزه ای دارای 5 کاسبرگ بود ØŒ یابنده آن برای کاسبرگ پنجم (کلیکی) یک بشقاب خرما جایزه   می گیرد.این اصل در مراسم Ú¯Ù„ زعÙران هم هست .در این مراسم معمولاً دختران Ùˆ پسران جوان در کنار یکدیگر کار Ù…ÛŒ کنند و هر یک به مقتضای Øال قصّه تعریÙ  می کند یا بیتی Ù…ÛŒ خواند Ùˆ ختم مجلس بیشتر اوقات مقارن نیمه شب یا موقعی است ،که کار به پایان رسیده باشد.اگر کسی از کارکنان ØŒ قبل از اختتام کار بخوابد ØŒ برای تÙØ±ÛŒØ Ø§Ùˆ را به Ùرش یا متکایی Ú©Ù‡ در آن نشسته است ØŒ Ù…ÛŒ دوزند تا در پایان جلسه وسیله سرگرمی داشته باشند.
بازیهای Ù…ØÙ„ÛŒ : یکی از عوامل Ùˆ عناصر مهم Ùرهنگی هر جامعه بازیها Ùˆ سرگرمیهای رایج بین  طبقات Ùˆ گروه های سنی و جنسیتهای مختل٠است Ùˆ طبعاً شرایط اقلیمی و اجتماعی بر Ù†Øوه اجرای آنها تأثیر Ù…ÛŒ گذارد Ùˆ با آنکه همانندیهای Ùراوانی بین بازیهای Ù…Øلی مناطق مختل٠جغراÙیایی وجود دارد ،تمایز بسیار در آنها به چشم Ù…ÛŒ خورد . گرایش اÙراد به هر بازی ØŒ به جنس Ùˆ سن Ùˆ سایر خصوصیات روانی Ùˆ اجتماعی آنان بستگی دارد.بازیهایی Ú©Ù‡ در بین پسران مرسوم است ØŒ Ù…Øدوده وسیعتری از بازیهای مخصوص دختران دارد . وسایلی Ú©Ù‡ در بازیهای Ù…ØÙ„ÛŒ به کار Ù…ÛŒ رود ØŒ معمولاً ساده Ùˆ ارزان است Ùˆ مستقیماً از Ù…Øیط طبیعی و اجتماعی مایه Ù…ÛŒ گیرد(غوث،1377). بازیهای Ù…ØÙ„ÛŒ کودکان Ùˆ نوجوانان بازتاب زندگی اجتماعی ØŒ Ùرهنگی ØŒ اقتصادی Ùˆ Øتی زمینه های ساخت مدیریت جامعه Øال Ùˆ آینده همان Ù…Øیط جغراÙیایی Ùˆ همان مردمي است Ú©Ù‡ این بازیها در آنجا جریان دارد Ùˆ کودکان را برای زندگی در راستای اهدا٠آن جامعه آماده Ù…ÛŒ کند . کودکان در بازی ØŒ چیزهای بسیاری از یکدیگر یاد Ù…ÛŒ گیرند . بازیهای کودکانه شاید اولین وسیله برقراری ارتباط اجتماعی کودک با همسالان خود باشد . به همین Ù„Øاظ از اهمیت تأثیرگذاری بازیها Ùˆ سرگرمیها از نظر آموزشی Ùˆ پرورشی نیز نباید غاÙÙ„ بود .
استای زنجیر با٠: این بازی تک گروهی است Ùˆ نیاز به وسیله خاصی ندارد . تعداد بازیکنان تا ده بیست Ù†Ùر Ùˆ Øتی بیشتر Ù…ÛŒ تواند باشد . یک Ù†Ùر به عنوان «استا» انتخاب Ù…ÛŒ شود . بازیکنان به صورت ستونی دستهای یکدیگر را Ù…ÛŒ گیرند Ú©Ù‡ دستهای Ù†Ùر اول Ùˆ آخر آزاد است . بچه ها با هم Ù…ÛŒ گویند :
استاي زنجیر باÙ           استاد Ù…ÛŒ گوید : «بله» بچه ها : زنجیر مار باÙتی؟          استاد : بله بچه ها : تو Ú©Ù„ کار انداختی       استاد : بله بچه ها : زریق زریق Ù…ÛŒ باÙتی     استاد : بله بچه ها : بابا اÙمده            استاد : Ú†ÛŒ Ú†ÛŒ آورده بچه ها : نخود Ùˆ کشمش            استاد : بخور Ùˆ بیا بچه ها : با صدای چی          استاد : نام یکی از Øیوانات   مثلاً :«صدای گربه» در این هنگام Ù†Ùر اول ص٠در Øالی Ú©Ù‡ صدای Øیوان مذکور را در Ù…ÛŒ آورد دور   می زند Ùˆ از زیر دستان دو Ù†Ùر آخر عبور Ù…ÛŒ کند . بچه های دیگر هم در Øالی Ú©Ù‡ دستهای هم را گرÙته دارند صدای Øیوان را در Ù…ÛŒ آورند ØŒ به دنبال Ù†Ùر اول Øرکت  می کنند تا دستهای Ù†Ùر ماقبل آخر گره بخورد و به Ø´Ú©Ù„ دانه زنجیر در آید . بازی همین طور ادامه Ù…ÛŒ یابد تا دستهای همه بچه ها غیر از Ù†Ùر اول Ùˆ آخر گره بخورد، آنگاه Ù†Ùر اول Ùˆ آخر با تمام قدرت زنجیر بچه ها را به طر٠خود Ù…ÛŒ کشند ØŒ تا زنجیر در یک نقطه پاره شود . دو Ù†Ùری Ú©Ù‡ دستهایشان از هم باز شده است ØŒ سوخته Ùˆ از بازی خارج Ù…ÛŒ شوند . گاهی ممکن است در یک مرØله دست چند Ù†Ùر از هم باز شود Ú©Ù‡ همگی از بازی خارج Ù…ÛŒ شوند Ùˆ بازی به همین طریق ادامه Ù…ÛŒ یابد .
بلو بلو بازی(توپ در دایره) : در این بازی بچه ها به دو دسته مساوی تقسیم می شوند و بچه بزرگ تر یا زرنگ تر هر دسته، «استاد» آن دسته می شود و بازی با  تر و خشک آغاز می گردد .وسیله بازی توپ است . دسته ای که بازی را آغاز کرده ، نباید توپش را دیگران بگیرند ، زیرا می سوزد و دسته دیگر پیروز می شود . بازی به همین شیوه ادامه دارد
. تخم مرغ بازی : این بازی در میان کودکان Ùˆ نوجوانان بسیار رایج است Ùˆ طریقه بازی بدین ترتیب است Ú©Ù‡ : دو Ù†Ùر از بچه ها ØŒ هر کدام تخم مرغهای رنگین خود را آماده Ù…ÛŒ کنند Ùˆ با تواÙÙ‚ یکدیگر ØŒ یک Ù†Ùر تخم مرغی را در دست Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ طوری در میان پنجه اش پنهان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ ØŒ قسمتی از سر تخم مرغ از میان پنجه اش نمایان باشد Ùˆ به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø ØªØ®Ù… مرغ را در دست «می نشاند» Ùˆ Ù†Ùر دیگر با مهارت خاصی سر تخم مرغ خود را به تخم مرغ Øری٠می کوبد . هر تخم مرغی Ú©Ù‡ شکست بازنده Ù…Øسوب Ù…ÛŒ شود Ùˆ به Ù†Ùر برنده جایزه داده Ù…ÛŒ شود .
تشله بازی : «تیله بازی» این بازی بین دو یا چند Ù†Ùر انجام Ù…ÛŒ شود . روش بازی بدین صورت است Ú©Ù‡ ابتدا اÙراد بازی کننده مشخص Ù…ÛŒ گردند Ùˆ سپس برای هر Ù†Ùر یک سوراخ Ú©ÙˆÚ†Ú© به نام خانه ØÙر Ù…ÛŒ شود. Ù…ØÙ„ÛŒ را Ú©Ù‡ Øدود 5/1 متر با خانه اول Ùاصله دارد ØŒ برای زدن تیله مشخص Ù…ÛŒ نمایند . یکی در خانه اول تیله را گذاشته «که اصطلاØاً نشاندن Ù…ÛŒ گویند» Ùˆ دیگری از جایگاه مخصوص به تیله او Ù…ÛŒ زند . هر دÙعه Ú©Ù‡ تیله را بزند یک شماره Ùˆ هر خانه ای Ú©Ù‡ تصاØب کند نیز یک شماره است . در مجموع کسی برنده بازی است Ú©Ù‡ امتیاز بیشتری بیاورد .
تل٠تَل : همان بازی اَتل مَتل توتوله است با بیانی دیگر . در این بازی Ú©Ù‡ بازیکنان آن «معمولاً کودکانند» پاهای خود را دراز Ù…ÛŒ کنند Ùˆ یک Ù†Ùر به عنوان استاد ØŒ بازی را شروع  می کند Ùˆ دست خود را به ترتیب به پای بچه Ù…ÛŒ زند Ùˆ Ù…ÛŒ گوید : تَل تل تیتل پا اسبابه ØŒ پشت قلم دستماله ØŒ دستمال شاه باÙته شده ØŒ از گلابتو دوخته شده ØŒ خان در کجاست ØŸ در باغچه . Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ چینه ØŸ آلوچه .آلوچه های غنچه ØŒ أل دÙز ØŒ أمبون دÙز ØŒ پایك٠چپ خور بÙدÙز .
جنت بازی : «لی Ù„ÛŒ بازی» جنت بازی از جمله بازیهای متداولی است Ú©Ù‡ در همه جای ناØیه معمول است . به این ترتیب Ú©Ù‡ مستطیلی Ù…ÛŒ کشند Ùˆ به هشت قسمت تقسیم Ù…ÛŒ کنند . بازیگر یک پا را بالا Ù†Ú¯Ù‡ Ù…ÛŒ دارد Ùˆ با پای دیگر سنگی را Ú©Ù‡ داخل خانه انداخته است ØŒ از تمام خانه ها عبور Ù…ÛŒ دهد . چنانچه سنگ روی خط قرار بگیرد Ù…ÛŒ سوزد Ùˆ بازی را رقیبش ادامه Ù…ÛŒ دهد .برنده کسی است Ú©Ù‡ تمام خانه ها را بگیرد .
چرخ Ù…ÙŽÙ„Ù : این بازی بدین صورت انجام Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ بچه ها در Ùضای باز Ùˆ هموار دستهای خود را به طرÙین باز نموده Ùˆ در Øالیکه همه با هم این ورد را Ù…ÛŒ خوانند: چرخ٠مَل٠روغن Ú¯Ù‡Ù.خید بکشتÙÙ… سَر٠ا٠، همه ر بخوردن گله Ú¯Ù‡Ù ØŒ به دور خود Ù…ÛŒ چرخند Ùˆ در پایان برنده بازی کسی است که بیشتر از دیگران به دور خود چرخیده باشد .
خر٠سÙز پالون سÙز : این بازی در بین جوانان Ùˆ مردان میانسال رواج دارد . تعداد بازیکنان تا ده ØŒ بیست Ù†Ùر یا بیشتر Ù…ÛŒ تواند باشد . ترتیب بازی چنین است : بازیکنان در Øالیکه به Øالت رکوع خم شده اند ØŒ در Ùاصله تقریباً دو متری هم قرار  می گیرند ØŒ سپس یک Ù†Ùر كه به وسیله قرعه تعیین شده است ØŒ باید از Ùاصله چند متری در Øالت دو Ùˆ در Øالی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گوید :«خر٠سÙز ØŒ پالون سÙز ØŒ خود ر َبگیر Ú©Ù‡ آمَدÙم» از روی تک تک اÙراد پرش کند . در صورتی Ú©Ù‡ بتواند از روی همه اÙراد پرش کند ØŒ دوباره بازی تکرار خواهد شد .اگر در Øین پریدن به یکی از اÙراد برخورد کند Ùˆ نتواند بپرد ØŒ سوخته است Ùˆ باید به جای آن Ùرد خم شود Ùˆ بازی با Ùرد جدیدی ادامه Ù…ÛŒ یابد .
خطّ بازی : این بازی به وسیله دو Ù†Ùر انجام Ù…ÛŒ گیرد . به این ترتیب Ú©Ù‡ ابتدا مربعی روی زمین رسم Ù…ÛŒ کنند Ùˆ سپس وسط ضلعهای مقابل هم را به هم وصل Ù…ÛŒ نمایند Ùˆ دو بازیکن یکی ØŒ سه هسته خرما Ùˆ یکی سه ریگ انتخاب Ù…ÛŒ کنند Ùˆ آنها را در زوایای مربع Ù…ÛŒ چینند . بازی Ú©Ù‡ شروع شد ØŒ بازیکنان به نوبت ریگ یا هسته مربوط به خود را جابجا Ù…ÛŒ کنند ØŒ تا وقتی Ú©Ù‡ سه ریگ یا سه هسته در یک خط ردی٠شوند . اولین کسی Ú©Ù‡ مهره های خود را قطار کرد (در یک خط قرار داد) برنده بازی است .
دÙرنه بازی : این بازی خاص جوانان Ùˆ مردان میانسال است ØŒ تعداد بازیکنان دو Ù†Ùر هستند Ùˆ عده ای به عنوان تماشاگرند . این بازی با شور Ùˆ شع٠Ùراوان انجام Ù…ÛŒ شود . Ù†Øوه بازی به Ø´Ø±Ø Ø²ÛŒØ± است : ابتدا یک Ù†Ùر باید «دÙرنه ای» آماده کند Ú©Ù‡ برای تهیه آن ØŒ قطیÙÙ‡ کرباسی را Ù…ÛŒ پیچانند Ùˆ تاب Ù…ÛŒ دهند ØŒ سپس آن را دولا Ù…ÛŒ کنند و یک سرش را گره Ù…ÛŒ زنند . به طوری Ú©Ù‡ یک طول «دÙرنه»Øداقل نیم متر باشد . آنگاه چشمان دو بازیگر را با پارچه ای Ù…ÛŒ بندند تا قادر به دیدن نباشند Ùˆ Ú©ÙØ´ÛŒ را در وسط قرار Ù…ÛŒ دهند تا دو بازیگر در Øالت نشسته ØŒ دو طر٠آن را با دست بگیرند .پس از آن بازیگر اول «دÙرنه ای» را دور سرش  می چرخاند Ùˆ نام بازیگر دیگر را بلند صدا Ù…ÛŒ زند Ùˆ بازیگر دوم Ù…ÛŒ گوید : «بله» بازیگر اول با توجه به جواب بازیگر دوم، Ù…ÛŒ Ùهمد Ú©Ù‡ او تقریباً در کجا قرار دارد Ùˆ دÙرنه را بر بدن او Ùرد Ù…ÛŒ آورد . اما اگر نتوانست «دÙرنه ای» را بر بدن او وارد آورد ØŒ بازنده است Ùˆ بازیگر دوم بازی را به همین ترتیب ادامه Ù…ÛŒ دهد . اگر هر یک از بازیکنان در طول بازی چشمش را باز کند تا بلند شود Ùˆ Ú©ÙØ´ را رها کند ØŒ خطا کرده Ùˆ از بازی طرد  می شود
. سَمندر بازی : در این بازی ابتدا دو Ù†Ùر Ú©Ù‡ از قدرت بدنی بیشتر برخوردارند ØŒ به عنوان سرگروه انتخاب Ùˆ در Ù…ØÙ„ÛŒ مستقر Ù…ÛŒ شوند Ùˆ بقیه اÙراد 2 تا 2 تا به صورت دست به گردن پیش آنها Ù…ÛŒ آیند Ùˆ طبق قراری که با هم دارند ØŒ آن دو نÙر رمزی را Ú¯Ùته (مثلاً  می گویند : شیر را Ù…ÛŒ خواهی یا پلنگ را) Ùˆ هر بازیکن یک Ù†Ùر از شیر یا پلنگ را انتخاب Ùˆ یارگیری با نظم به پایان Ù…ÛŒ رسد . بعد با قرعه (تر Ùˆ خشک) انداختن، یک عده کدی Ùˆ یک عده میدانی Ù…ÛŒ شوند Ùˆ بازی آغاز Ù…ÛŒ گردد . اÙراد کدی در دو طر٠میدان در Ù…ØÙ„ تعیین شده ای Ú©Ù‡ با یک خط جدا گردیده است قرار Ù…ÛŒ گیرند . اÙراد وسط «میدانها»وظیÙÙ‡ دارند اÙرادی Ú©Ù‡ در دو طر٠هستند Ùˆ باید از Ù…Øوطه بگذرند ØŒ را Ù…ØÚ©Ù… بگیرند ØŒ تا آن Ùرد بسوزد .اگر Ùردی از کديها یکی از میدانیها را با دست بزند Ùˆ او نتواند زننده را بگیرد سوخته است. معمولاً اÙرادی پیروزند Ú©Ù‡ از قدرت بدنی Ùˆ چابکی بیشتری بهره مند باشند. بازی ادامه پیدا Ù…ÛŒ کند تا اینکه یک دسته تمام شود و بازندگان به برندگان سواری Ù…ÛŒ دهند .
غزل خانم : در این بازی اولین Ù†Ùر خود را خم Ù…ÛŒ کند Ùˆ یکی یکی به ترتیب از روی او Ù…ÛŒ پرند Ùˆ چند قدم جلوتر بدن خود را خم Ù…ÛŒ کنند تا Ù†Ùر بعدی از روي آنها بپرد . کسی Ú©Ù‡ اÙتاد باخته است . ترانه مربوط به این بازی چنین است :Â
غزل خانم یکی شد                غزل خانم دو تا شد                  غزل خانم سه تا شد
چهارمی چهارتا شد                پنجمی پنج در بهشت             ششمی رو  وَر چنشت
قپَّک بازی (یک قل دو قل) : این بازی به وسیله دو یا چند بازیکن صورت Ù…ÛŒ گیرد . ابزار بازی 3 یا 5 ریگ گرد است . ابتدا بازیکنان به ترتیب ØŒ ریگها را بر پشت دست Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ هر کدام ریگ بیشتری آورد ØŒ به عنوان Ù†Ùر اول شروع به بازی Ù…ÛŒ کند . هر دور بازی شامل دوازده قسمت است Ú©Ù‡ به ترتیب شامل : یک قل، دو Ù‚ÙÙ„ ØŒ سه Ù‚ÙÙ„ ØŒ چهار قل Ùˆ پنج Ù‚ÙŽÙÙ„(اگر بازی به سه ریگ انجام شود ØŒ چهار Ù‚ÙÙ„ Ùˆ پنج Ù‚ÙÙ„ ندارد). تخ Ú©Ùˆ (تخم Ú©Ù†)ØŒ بÙØ´Ú©Ù‡ (بشکن) ØŒ نشکه (نشکن) ØŒ گلاب پاش ØŒ مشت Ù¾Ùر Ú©Ùˆ (مشت پر Ú©Ù†) Ùˆ دروازه است . سرانجام دوازدهمین قسمت ریختن ریگها بر پشت دست Ùˆ گرÙتن آنها است به نام Ù‚Ùپّك Ú©Ù‡ به تعداد هر ریگ گرÙته شده ØŒ امتیاز Ù…Øسوب Ù…ÛŒ شود . در این بازی هر بازیکن تا وقتی Ú©Ù‡ نسوخته است ، Ù…ÛŒ تواند به بازی ادامه دهد . سوختن بازی ØŒ به این صورت است Ú©Ù‡ : بازیکن در هر قسمت بازی ریگها را Ù…ÛŒ ریزد Ùˆ به قاعده ای خاص جمع Ù…ÛŒ کند Ùˆ در صورتی Ú©Ù‡ در ضمن جمع کردن ،ریگی از دستش بیÙتد Ùˆ یا ریگی بر اثر تماس با دست دیگر ØŒ تکان بخورد ØŒ Ù…ÛŒ سوزد. هر بازیکن Ú©Ù‡ زودتر امتیاز  مقرر را بیاورد ØŒ برنده بازی است .
کاکا خَرَکÙÙ…  وا دÙÙ‡ : این بازی با سه Ù†Ùر انجام Ù…ÛŒ شود . صر٠نظر از جنبه ورزشی ØŒ Øالت خنده Ùˆ تÙØ±ÛŒØ Ø¢Ù† زیاد است و به خصوص هنگامی Ú©Ù‡ یکی از بازیکنان زبانش گیر بکند Ùˆ Øر٠رÙ را نتواند ادا کند . نامهای انتخابی غالباً اناری ØŒ خیاری Ùˆ قروتی است . روش بازی بدین صورت است که تا 10 Ù…ÛŒ شمرند و آخرین شماره به هر کسی اÙتاد ØŒ باید خم شود Ùˆ یکی از دو Ù†Ùر دیگر در جلو Ùˆ دیگری در پشت او سوار Ù…ÛŒ شود Ùˆ Ùردی Ú©Ù‡ در جلو قرار دارد می پرسد ØŸ کاکا خرکم  وا ده . سواری دهنده Ù…ÛŒ پرسد : ت٠مرد کجاهانی Ùˆ او Ù…ÛŒ گوید : «م٠مرد اناری ØŒ کسی Ú©Ù‡ سوار است Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ Ù‡ÙÙˆ جَست خیاری» Ùˆ بازی ادامه Ù…ÛŒ یابد ØŒ تا زمانی Ú©Ù‡ یکی از بازیکنان اشتباه بکند یا نتواند روی پشت بازیکن دیگر بپرد Ùˆ یا نامش را عوضی به زبان آورد .در این صورت جایش را با سواری دهنده عوض Ù…ÛŒ کند . به همین ترتیب تا زمانی Ú©Ù‡ خسته نشوند،بازی ادامه Ù…ÛŒ یابد .
کوتÙØ´ خَرَابو Ù†ÙÚ© : در این بازی بچه ها به دو دسته تقسیم Ù…ÛŒ شوند Ùˆ هر دسته دور از چشم دسته دیگر با دست «کوتهای » Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ از خاک به مقدار زیاد در جاهای مختلÙ درست  می کنند. پس از پایان وقت معهود هر دسته كه کوتهای دسته دیگر را پیدا کرده ØŒ خراب Ù…ÛŒ کند . وقت بازی Ú©Ù‡ به پایان رسید ØŒ کوتهای خراب نشده هر دسته را Ù…ÛŒ شمرند . هر دسته Ú©Ù‡ کوت بیشتری داشت ØŒ برنده Ù…ÛŒ شود و تعداد کوتهای خراب نشده شرط یا نذر بازی را می برد .
گردو بازی : این بازی در بین بچه های بین 8 تا 16 ساله ادامه دارد . بدین ترتیب Ú©Ù‡ دایره ای می کشند Ùˆ در وسط آن هر Ù†Ùر یک گردو Ù…ÛŒ گذارد Ùˆ تعداد گردوها ØŒ نباید از تعداد بازیکنان بیشتر باشد .سپس به Ùاصله 4 تا 5 متر از دایره پشت سر هم Ù…ÛŒ ایستند Ùˆ با گردویی Ú©Ù‡ در دست دارند ØŒ گردوهای دایره را هدÙ گیری Ù…ÛŒ کنند . هر تعداد گردویی Ú©Ù‡ مورد اصابت قرار بگیرد و از دایره خارج شود مال زننده است Ùˆ چنانچه کسی نتواند گردویی را هد٠گیری کند ØŒ Ù†Ùر بعدی به جایش Ù…ÛŒ آید . بازی به همین ترتیب ادامه Ù…ÛŒ یابد ØŒ تا زمانی Ú©Ù‡ ØریÙان میل به بازی نداشته باشند .
Ú¯ÙÙ„ÙŽÙ‡ بازی : نوعی بازی نظیر «تشله بازی» است Ú©Ù‡ با گلوله های آهنی Ùˆ یا سنگهای بزرگ گرد ØŒ انجام Ù…ÛŒ شود . بازی تا زمانی Ú©Ù‡ بازیکن بخواهد ØŒ ادامه Ù…ÛŒ یابد .
گوشه بازی : این بازی به وسیله 5 Ù†Ùر انجام Ù…ÛŒ شود . به این صورت Ú©Ù‡ چهار Ù†Ùر در چهار گوشه اتاق قرار Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ یکی در وسط. آنگاه اÙراد مقابل هم در دو گوشه با Ú¯Ùتن «گوشه ور گوشه دÙمب٠خرگوشه»با هم جا عوض Ù…ÛŒ کنند Ùˆ بازیگر وسط صØنه باید هنگام جابجایی اÙراد گوشه ØŒ خود را قبل از رسیدن یکی از ØریÙها به گوشه ای برساند Ùˆ در واقع جای او را اشغال کند . در این Øال Øری٠جا از دست داده ØŒ در وسط قرار  می گیرد Ùˆ بازی ادامه Ù…ÛŒ یابد ،تا وقت تمام شود یا ØریÙان خسته شوند .
لَپَر بازی : این بازی در بین جوانان و مردان میانسال رواج دارد . تعداد بازیکنان Øداقل دو Ù†Ùر Ù…ÛŒ باشند . این بازی در میادین روستا یا دشت Ùˆ بیابان انجام Ù…ÛŒ شود . ترتیب بازی چنین است : ابتدا زمیني مستطیل شکل به طول تقریبی پانزده متر و عرض یک یا دو متر انتخاب Ù…ÛŒ کنند ØŒ سپس چهار «لَپَر» در چهار گوشه مستطیل در زمین Ùرو Ù…ÛŒ برند Ùˆ به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â«Ù…ÛŒ نشانند» . آنگاه دو بازیگر در Øالیکه هر کدام چند سنگ گرد یک کیلویی در دست دارند در دو طر٠طول مستطیل واقع می شوند . برای شروع بازی ، قطعه سنگ نازکی را بر Ù…ÛŒ دارند Ùˆ یک طر٠آن را با آب دهان خیس Ù…ÛŒ کنند Ùˆ به هوا پرتاب Ù…ÛŒ کنند . طر٠مقابل باید بگوید Ú©Ù‡ روی تر یا خشک٠آن بر زمین خواهد اÙتاد Ú©Ù‡ به آن «تر یا خشک» گویند . Ù†Ùری Ú©Ù‡ بدین وسیه انتخاب Ù…ÛŒ شود ØŒ بازی را شروع Ù…ÛŒ کند و با سنگهایی Ú©Ù‡ در دست دارد «لپرهای» مقابل را هد٠می گیرد Ùˆ چنان Ú©Ù‡ هر دو «لَپَر» را انداخت به طر٠دیگر زمین Ù…ÛŒ رود و دو لپر دیگر را Ù…ÛŒ اندازد Ùˆ اگر نتوانست ØŒ بازنده است Ùˆ بازی با Ù†Ùر دیگر ادامه Ù…ÛŒ یابد . اگر Ùردی ماهر باشد Ùˆ بتواند همه لَپرها را بیندازد ØŒ برنده Ù…Øسوب Ù…ÛŒ شود Ùˆ طر٠مقابل باید او را بر پشت سوار کند Ùˆ به طر٠زمین ببرد تا لپرها را در زمین بنشاند . لنگرپایه : این بازی به این صورت اجرا Ù…ÛŒ شود که چوب ستون مانندی را روی جایگاه بلند یا ستون دیگری Ù…ÛŒ گذارند Ùˆ دو کودک  بر دو سر آن Ù…ÛŒ نشینند Ùˆ در نتیجه چوب بالا Ùˆ پایین Ù…ÛŒ رود و هنگام بازی Ù…ÛŒ گویند :«لنگر پایه جÙت ...» یک نوع بازی دیگری هم در منطقه ناØیه هردنگ وجود دارد Ú©Ù‡ بیشتر برای سرگرمی کودکان اجرا Ù…ÛŒ گردد Ùˆ نام خاصی هم ندارد و من با این نام معرÙÛŒ Ù…ÛŒ کنم .
ريش Ú©ÙŽÙ†ÙÙ…  بÙروت Ú©ÙŽÙ†ÙÙ…Â : در این بازی بچه ها ØŒ پنجه های خود را مشت Ù…ÛŒ کنند و مشتها را روی هم می گذارند. بچه ای Ú©Ù‡ مشتهایش روی همه قرار دارد ØŒ دست بالایی خود را باز Ù…ÛŒ کند و با ک٠آن دست روی مشت خود مالیده و عباراتی منظوم بر زبان Ù…ÛŒ آورد : از ای Ú©ÙÙ„ÙŽÚ©  دود٠میا  ، بالاترک .تونجه  چیزیا  ، پیرزالَک، Ú†ÛŒ Ù…Ùپزه ØŒ Øلوا یَک٠ .
بÙرم Ù…Ùرخا دادÙØ´: اگر نرمه جم Ú©Ù†ÛŒ ØŒ بله . برÙتÙÙ… نرمه جم Ú©ÙردÙÙ… ØŒ  تو کلیدو گذÙشتم ، برÙتÙÙ… نَبÙدی ØŒ گربه بخوردی ØŒ گربه Ú†Ù‡ Ø´Ùد، گربه ور چنار بالا Ø´Ùد ØŒ چنار Ú†Ù‡ Ø´Ùد ØŒ چنار٠سوخت .خاکروبه Ú†Ù‡ Ø´Ùد ØŒ آب برد ØŒ آب Ú†Ù‡ Ø´Ùد ØŒ شتر شَمید ØŒ شتر Ú†Ù‡ Ø´Ùد ØŸ شتر Ù…Ùرد ØŒ Ø®Ùمش Ú†Ù‡ Ø´Ùد ØŸ در Ø®ÙونÙÙ‡  کÙØ´ دوز ØŒ ريش٠کنم بروت کنم «تا سه مرتبه»
پله دوانی : به معنی پریدن اÙراد از روی یک تل خاک Ùˆ یا از روی یک خط مشخص Ù…ÛŒ باشد .
Ù‡ÙØ´ Ù‡ÙØ´ : یک گروه Øلقه وار Ù…ÛŒ نشینند Ùˆ دو Ù†Ùر دور Øلقه به دنبال هم Ù…ÛŒ دوند هر گاه Ù†Ùر دوم ØŒ Ù†Ùر اول را قبل از رسیدن به مبدأ بگیرد، او سوار Ù†Ùر اول Ù…ÛŒ شود Ùˆ چنانچه به مبدأ برسند و نÙر اول بنشیند به دومی Ù…ÛŒ گوید : Ù‡ÙØ´ Ùˆ او نیز از Øرکت باز Ù…ÛŒ ایستد Ùˆ نوبت به دویدن Ù†Ùر بعدی Ùˆ تعقیب او توسط Ùرد نا موÙÙ‚ دور اول Ù…ÛŒ رسد . Ù‡ÙØ´ ØŒ صدایی است Ú©Ù‡ معمولاً برای ایستادن چارپایان بیان Ù…ÛŒ کنند Ùˆ در این بازی نیز به کار Ù…ÛŒ رود.
رقصهای Ù…ØÙ„ÛŒ :
چوب بازی : این بازی توسط دو Ù†Ùر یا سه Ù†Ùر اجرا Ù…ÛŒ شود . هر Ù†Ùر یک چوب به طول 60 سانتی متر در دست Ù…ÛŒ گیرد . در بازی دو Ù†Ùره چوبهایشان را به هم Ù…ÛŒ زنند Ùˆ در بازی سه Ù†Ùره ØŒ Ù†Ùر وسط یک بار چوبهایش را به چوبهای Ù†Ùر اول Ùˆ یکبار به چوبهای Ù†Ùر دوم   می زند . این بازی با آهنگ Ùˆ ریتم خاصی اجرا Ù…ÛŒ شود .
دستمال بازی : این یک رقص زنانه است Ú©Ù‡ در رقص هر Ù†Ùر دو دستمال به بالای سرخود Ù…ÛŒ چرخانند Ùˆ در همین Øال به صورت دایره وار Øرکت می کنند . با Øرکات دلپسند دیگران را Ù…ÛŒ خندانند Ùˆ ضمن رقص مشتی از آرد از جیب خود بیرون آورده Ùˆ به سرو صورت اطراÙیان Ù…ÛŒ پاشند .
رقص دوره : این رقص به صورت گروهی صورت Ù…ÛŒ گیرد ØŒ به طوری Ú©Ù‡ اÙراد دایره وار  می رقصند ØŒ گاهی به یکدیگر بسیار نزدیک Ù…ÛŒ شوند Ùˆ گاهی از هم Ùاصله Ù…ÛŒ گیرند . این رقص توسط مردان و زنان انجام Ù…ÛŒ شود .
رقص اصولی : این رقص مانند چوب بازی است ØŒ با این تÙاوت Ú©Ù‡ بدون چوب انجام Ù…ÛŒ شود Ùˆ به جای چوب دستهای اÙراد به یکدیگر زده Ù…ÛŒ شود .
رقص مجمعه : مجمه یا مجمعه به معنی سینی Ùˆ طبق گرد Ùˆ مسی است . در این رقص یک Ù†Ùر یک چراغ گردسوز را روی سینی گذاشته Ùˆ سینی را روی پیشانی خود Ù†Ú¯Ù‡ Ù…ÛŒ دارد و با آهنگ خاصی Ù…ÛŒ رقصد(غوث،1377).
موسیقی Ù…ØÙ„ÛŒ :
موسیقی در منطقه جنوب خراسان ØŒ از سابقه بسیار طولانی Ùˆ قدیمی برخوردار است . ویژگی موسیقی Ù…ØÙ„ÛŒ در Øرکات ریتمیک Ùˆ نمایشی آن است ،همچنین چوب بازی یکی دیگر از هنرهای وابسته به رقص است Ú©Ù‡ ویژگی خاص خود را دارد . نوعی دوبیتی خوانی موسوم به (Ùراقی)نیز در این منطقه رواج دارد Ú©Ù‡ روستاییان دایره وار دور هم نشسته Ùˆ هر کدام به خواندن دو بیت از اشعار Ù…ØÙ„ÛŒ به بیان هجران Ùˆ Ùراغ خود Ù…ÛŒ پردازند . شیوه خواندن یکسان و تکراری است Ùˆ هر Ùرد بیت آخر را به  گونه ای Ùرود Ù…ÛŒ آورد Ú©Ù‡ Ù†Ùر بعدی از Ù„ØÙ† Ùرود Ù…ÛŒ Ùهمد Ú©Ù‡ نوبت اوست Ùˆ بایستی Ùراقی را ادامه دهد (غوث،1377).
غذاهای مØÙ„ÛŒ : نیاز به تغذیه از جمله نیازهایی است که در طول قرون Ùˆ اعصار Ùکر بشر را به خود مشغول داشته است . در گذشته قسمت عمده تلاش انسانها در جهت دست یاÙتن به تغذیه ای کاÙÛŒ بود Ùˆ امروز تنها بخشی از کوشش اÙراد کشور در راه رسیدن به تغذیه سالم Ùˆ کاÙÛŒ صر٠می شود Ø› چراکه ادامه Øیات در سایه سلامت Ùˆ نیرومندی جسم میّسر است Ùˆ این امر هم بدون تغذیه صØÛŒØ ØµÙˆØ±Øª نمی گیرد . از این رو غذاهای Ù…ØÙ„ÛŒ در Ùرهنگ مردم تنها متناسب با اÙرگانیزم جسمانی مردم Ùˆ شرایط زیست Ù…Øیطی مردم همان منطقه Ù…ÛŒ باشد Ùˆ این یکی از عوامل وجود Ùˆ تنوع غذاهای Ù…ØÙ„ÛŒ در مناطق مختل٠است . اینک به ذکر نمونه هایی از غذاهای Ù…ØÙ„ÛŒ Ùˆ اغذیه نذری مبادرت Ù…ÛŒ شود :
آب گوشت : مواد لازم پیاز ØŒ ادویه ØŒ سیب زمینی و گوشت ØŒ لپه Ùˆ گوجه Ùرنگی طرز تهیه : ابتدا پیاز داغ را درست کرده سپس گوشت را بدان اÙزوده و Øرارت    می دهند ØŒ آنگاه گوجه را در آن Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ پس از Ú©Ù…ÛŒ ت٠دادن ØŒ درون دیگ آب Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ سیب زمینی را پوست کنده Ùˆ لپه را بدان می اÙزایند . بعد از مدتی جوشیدن ØŒ هنگامی Ú©Ù‡ گوشتها کاملاً بپزد غذا برای خوردن آماده است . آب گوشت متداول ترین غذای منطقه Ù…Øسوب می گردد .
اشکنه : غذای آبکی معروÙÛŒ است Ú©Ù‡ انواع مختل٠دارد .
اشکنه آرد : مواد لازم : پیاز ØŒ روغن ØŒ آرد Ùˆ ادویه طرز تهیه : ابتدا پیاز را درون دیگ ریخته Ùˆ سپس Ú©Ù…ÛŒ آرد را بدان Ù…ÛŒ اÙزاییم Ùˆ Øرارت Ù…ÛŒ دهیم تا آردها کاملا  بو داده شود ØŒ سپس Ú©Ù…ÛŒ آب بدان Ù…ÛŒ اÙزایيم Ùˆ ادویه لازم را ضمیمه Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ بعد از مدتی جوشیدن غذا برای خوردن آماده است .
اشکنه تخم مرغ : مواد لازم : پیاز ØŒ روغن ØŒ ادویه ØŒ تخم مرغ طرز تهیه : ابتدا پیاز داغ را درست Ù…ÛŒ کنند ØŒ سپس ادویه لازم را اÙزوده Ùˆ هنگامی Ú©Ù‡ غذا به جوش آمد به تعداد مورد نیاز تخم مرغ شکسته Ùˆ درون قابلمه Ù…ÛŒ ریزند و Øرارت Ù…ÛŒ دهند . بعد از مدتی جوشیدن غذا برای خوردن آماده است .
اشکنه عدس : طرز تهیه اشکنه عدس شبیه اشکنه آرد است . با این تÙاوت Ú©Ù‡ به جای آرد در این جا سیب زمینی Ùˆ عدس هم اÙزوده Ù…ÛŒ شود . از غذاهای مقوی Ùˆ خوشمزه Ù…ÛŒ باشد .
چگمال : غذایی است Ú©Ù‡ از مالش کماچ گرم با روغن Øاصل Ù…ÛŒ شود Ùˆ بسیار خوشمزه است .
ساوری : غذایی است که از گندم پخته دستاس کرده می پزند . برای تهیه آن گندم را با آب می پزند . سپس آن را خشک می کنند و بعد دستاس می کنند و از آن مانند برنج ، پلو می پزند و یا آن را با برنج مخلوط می کنند و می پزند .
سردوش :غذایی است که بیشتر دامداران از آن استÙاده Ù…ÛŒ کنند . بدین ترتیب Ú©Ù‡ ظر٠ماست را مستقیماً زیر مایه گوسÙند گرÙته Ùˆ آن را Ù…ÛŒ خورند .
قاتÙÙ‚ بنه : طرز تهیه قاتق بنه به این صورت است Ú©Ù‡ ابتدا بنه ها را خوب تمیز  می کنند و می شویند و سپس آن را کوبیده و همراه گردو Ùˆ سیر نرم Ù…ÛŒ کنند Ùˆ مانند قروت در تغارچه Ù…ÛŒ سایند . وقتی Ú©Ù‡ خوب روغنی شد با چانه چانه کردن Ùˆ Ùشار دادن آن روغنش را Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ در ظرÙÛŒ جداگانه Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ دوباره بنه ها را در تغارچه Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ Ù…ÛŒ سایند ØŒ بعد در آن آب Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ صا٠می کنند Ùˆ روغنهایی Ú©Ù‡ Ú©Ù… Ú©Ù… از آن گرÙته شده ، را روی آن Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ مقداری نمک Ùˆ ادویه به آن Ù…ÛŒ اÙزایند Ùˆ غذا آماده Ù…ÛŒ شود .
قروت : این غذا از Ú©Ø´Ú© سیاه «قروت دیگ چدنی» تهیه Ù…ÛŒ شود.  طرز تهیه غذا : ابتدا مقداری مغز گردو را Ù…ÛŒ کوبند و در تغارچۀ قروت مالی Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ قروتی را Ú©Ù‡ چند ساعت قبل در آب خیس کرده اند ، از آب Ù…ÛŒ گیرند و روی گردوهای کوبیده شده Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ به ملایمت با دست Ù…ÛŒ سایند، سپس به آن آب می اÙزایند و در نعناع داغ گرم Ù…ÛŒ کنند و سرانجام نان در آن ریز Ù…ÛŒ نمایند Ùˆ میل Ù…ÛŒ کنند .
طرز تهیه قروت: مردم روستايي كره را از ماست مي گيرند ØŒ آنچه باقي مي ماند دوغ است. دوغ را در ظرÙهاي مسي بزرگ مي ريزند Ùˆ آن را مي جوشانند تا غليظ شود . سپس مايع غليظ شده را بر روي پارچه اي كه زير آن خاكستر نرم پهن كرده اند به صورت توده هاي جداگانه به قطر 2 تا 3 سانتي متر مي ريزند تا آب آن گرÙته شود . پس از دو سه روز كه توده هاي مزبور خشك شد ØŒ آن را بر روي تختكهايي در معرض Ø¢Ùتاب قرار مي دهند تا كاملا" خشك شود ØŒ سپس آن را جمع آوري نموده Ùˆ در كيسه يا در ظرÙهايي كه از شاخه هاي بيد به شكل مخروطي باÙته اند Ùˆ در Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù…ØÙ„ به آن (( شولگ )) مي گويند مي ريزند . اين Ùرآورده را قروت يا كشك بيرجندي يا قايني گويند. بدين ترتيب از ماده اوليه دوغ كه Ùساد پذير است Ù…Øصولي تهيه مي كنند كه مي توان آن را چند سال نگهداري كرد Ùˆ مورد استÙاده قرار داد. قروت از جنبه غذايي داراي پروتئين Ùˆ چربي Ùˆ ساير مواد است Ùˆ در زمستان براي مردم منطقه غذايي است دلچسب Ùˆ لذيذ ØŒ البته مازاد اين Ù…Øصول به خارج از منطقه نيز صادر مي گردد.
کاچی شیر : طرز تهیه این غذا بدین صورت است که ابتدا Ú©Ù…ÛŒ آب Ùˆ نمک به شیر سرد Ù…ÛŒ اÙزایند Ùˆ سپس Ú©Ù…ÛŒ آرد با زیره درون شیر ریخته Ùˆ همزمان با گرم شدن مرتباً به هم Ù…ÛŒ زنند تا آردها به صورت لخته و خمیر در نیاید ØŒ سپس این غذا برای خوردن آماده است .
کاچی گندم شیر : نوعی کاچی است Ú©Ù‡ از گندم Ùˆ شیر تهیه Ù…ÛŒ شود Ùˆ به این صورت Ú©Ù‡ گندم را خوب Ù…ÛŒ کوبند سپس با شیر Ù…ÛŒ پزند Ùˆ بعد از آن خشک  می کنند . وقتی گندم شیر آماده شد ØŒ آن را در روغنی Ú©Ù‡ قبلاً پیاز داغ شده Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ ت٠می دهند ØŒ پس از آن با اضاÙÙ‡ کردن مقداری آب آماده Ù…ÛŒ شود .
گوشت داغ : گوشت قورمه شده . طرز تهیه : گوسÙند کاملاً چاق را Ø°Ø¨Ø Ú©Ø±Ø¯Ù‡Â Ùˆ تمام گوشتهای آن را در دیگی بزرگ Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ Øرارت Ù…ÛŒ دهند . وقتی Ú©Ù‡ کاملا گوشتها پخت ØŒ در Øدی Ú©Ù‡ نسوزد ØŒ آنها را در داخل ظرÙهای متعدد گذاشته Ùˆ تا Øدود بهار از آن خورش تهیه Ù…ÛŒ کنند . در Øال Øاضر در روستاهایی Ú©Ù‡ یخچال هست به این روش عمل نمی کنند .
منبع:http://hardeng.blogfa.com/post-37.as