عنوان خبربن اندو
(شاخه: Ùرهنگ Ùˆ آداب Ùˆ رسوم)
ارسال شده توسط moslem
شنبه 23 فروردين 1393 - 10:43:53
بÙن‌اَندو Bon andow
بÙن‌اَندو (بام‌اندود) کاهگل نمودن بام Ùˆ دیوارهای برونی بناها Ùˆ سراها را Ú¯Ùته Ú©Ù‡ در اوایل برج میزان به کار Ù…ÛŒ بستند.
خاکش یا Ù…ÙŽÙ„ بود یا شوشک اگر Ù…ÙŽÙ„ (رس) بود Ú©Ù‡ خروار خروار با گوال از کشمان آورده Ùˆ با پَخَل Ùˆ کاه درهم آمیخته Ùˆ برهم ریخته Ùˆ جأویه داده Ùˆ پرآب کرده، دو روزی برهمان Øال وانهاده تا به اشباع رسد زان‌پس لگدکرده Ùˆ برهم زده تا آماده بر کار شود.
پخل(ساقه‌های گندم) Ùˆ کاه را برای انسجام Ùˆ جلوگیری از ترک خوردن می‌اÙزودند. اگر کاه نبود از کلاته‌آقا خاک شوشک آورده Ùˆ دیگر به کاه Ùˆ پخل نیازی نبود زیرا خود شوشْک به تنهایی هم چسبندگی خوبی داشت Ùˆ هم پس از خشک شدن استØکام Ùˆ Ù†Ùوذناپذیری بالایی داشت.
آبی Ú©Ù‡ لازم بود را تین - تین از لب جوی آورده Ùˆ درون اÙوخوره Ù…ÛŒ ریختند. روز بن‌اندو تخته ای با درهای کهنه با قد Øدود یک آدم Ù…ÛŒ بستند Ùˆ آماده کار، با چند تنی از نزدیکان Ú¯Ù„ را روی تخته ریخته Ùˆ از آنجا باز بر لب بام زده تا از بیل جدا شده Ùˆ برای ماله Ú©Ø´ انباشت شود.
در روز بن‌اندو کار جَمهوری بود، چنانکه همه اهل تبار Ùˆ همسایه آمده Ùˆ Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ کردند Ùˆ اگر هم رهگذری بود پس از خدا قوت در Ù¾ÛŒ بیلی می‌گشت Ùˆ آنروز خداقوتی Ú©Ù…Ú© کار صاØبخانه بود. صاØبسرا هم آتش اسپندی Ù…ÛŒ سوزاند Ùˆ همه باهم چشمی پاک Ù…ÛŒ کردند....
چشمی پااااااک..... دلی پاااااک...... برکوری چشم هر ناپاک.... تا خطایی نرسد بر Ù…Øمد Ùˆ آل Ù…Øمد صلوات (اللهم صل علی Ù…Øمد Ùˆ آل Ù…Øمد)
خوش، Ø®Ùلق٠مØمد Ú¯ÙÙ„ØŒ بوی Ù…Øمد تا خطایی نرسد.... بر Ù…Øمد Ùˆ آل Ù…Øمد صلوات (اللهم صل علی Ù…Øمد Ùˆ آل Ù…Øمد)
غذا هم اغلب روزهای بن‌اندو آبگوشت بود. شاید با همه جانکاهی Ùˆ طاقت‌Ùرسایی Ú©Ù‡ داشت کار پیچیده ای نبود اما این Ùرهنگ در درون خود چیزی داشت Ú©Ù‡ ما امروز نداریم Ùˆ آن باهم Ùˆ درکنارهم بودن بود...
با هم کار می کردیم با هم می‌خندیدیم و با هم می‌گریستیم....
آنروزها مرهم بودیم بر زخم ها نه چون امروز نمک پاشیم....
براستی Ú©Ù‡ Ú¯Ùته ایرانی، کار جمعی نکرده Ùˆ نتواند کرد؟!!!
اینها تÙکر Ùˆ تمدن اهل قدیم بود اگر تنها هم شروع میکردی تنها نمی ماندی Ùˆ با جمع تمام Ù…ÛŒ کردی....
Ùˆ این روال دیگر امورمان هم بود، Ú†Ù‡ باغکولی، Ú†Ù‡ Ú¯ÙÙ„ اَرزَده، Ú†Ù‡ کَالَق چینو، Ú†Ù‡ درو، Ú†Ù‡ خرمن‌گل‌کنی Ùˆ Ú†Ù‡ هرکار دیگری Ú©Ù‡ جَمهوری Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند.... کارها سهل تر، آدم‌ها چالاک تر، روی‌ها گشاده تر، دلها شادان‌تر Ùˆ برکت‌ها بیشتر....
Ùˆ شاهد مدعای من هم این ضرب المثل خنگی است: قربÙان٠Ùرد بسیار، هم در خورده، هم در کار -
Ùرهنگ کار گروهی Ú©Ù‡ امروز دلیل اصلی ترقی جوامع پیشرÙته است روزی، جزئی از زندگی ما بود Ùˆ امروز دیگر نیست....
این کهن Ùرهنگ ها را کهنه Ùرهنگ انگاشتیم Ùˆ قدم در بیراهه هایی نهادیم Ú©Ù‡ متعلق به ما نبود....
تا جایی Ú©Ù‡ زادبوم Ùˆ زادگاه خود را ننگ پنداشتیم Ùˆ دهات را Ú©Ù‡ انبوهی ÙلسÙÙ‡ Ùˆ اخلاق Ùˆ Ùرهنگ داشت را به ورطه نابودی کشاندیم تا Ùراموش کنیم آنچه را Ú©Ù‡ داشتیم Ùˆ آنچه را Ú©Ù‡ بودیم Ùˆ این گسست Ùرهنگی ما را از نیاکانمان جدا کرد.....
و برای برده کردن مردم و سوار شدن چه راهی بهتر از آنکه از گذشته خود چیزی ندانند.....
به یـــــزدان که گـــــر ما خرد داشتیم کجـــــا این سر انجــــام بد داشتیم
Øسن پاکار Û±Û´Û°Û±/Û±Û±/Û²Û±
این خبر از طرف khong.ir
( http://khong.ir/news.php?extend.81 )